متافیزیک و علوم ماورایی

عرفان متا ، دریچه ای به سوی آگاهی و خرد

متافیزیک و علوم ماورایی

عرفان متا ، دریچه ای به سوی آگاهی و خرد

متافیزیک و علوم ماورایی

کامل ترین وبلاگ در مورد ماورا و متافیزیک و علوم روحی
وبلاگ های دیگر گروه علمی،تحقیقاتی،آموزشی عرفان متا

👇👇👇

wWw.Erfanmeta.blogfa.com

wWw.Erfanmeta.blogspot.com

در کانال تلگرام گروه علمی -آموزشی - تحقیقاتی عرفان متا ما را همراهی کنید:

https://t.me/Erfanmeta

۲۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عرفان متا» ثبت شده است

۰۵
آبان
انسان یک موجود دو بعدی هست که شامل بعد فیزیکی و متافیزیکی که از هفت بخش تشکیل شده که به هر یک از این بخش ها کالبد یا Body می گویند.
کالبدها به ترتیب :
1- کالبد فیزیکی
2- کالبد اثیری
3-کالبد عللی
4- کالبد ذهنی
5- کالبد روحی
6- کالبد آسمانی
7- کالبد الهی
شکل و فرم هفت کالبد در یک انسان نرمال بدین شکل است از کالبد 1 تا 4 شبیه هم هستند فقط با این تفاوت که هر چه به کالبد بالاتر می رویم شکل مات تر و شبح تر می شود یعنی واضح و شفاف نیستند.
کالبد شماره 5 شبیه به یک توده نور می باشد یعنی توده نور متافیزیکی یعنی فقط نور دیده می شود و به نسبت نورانی تر می شود.
از نظر سایز از کالبد شماره 1 تا 7 هر چه به بالتر برویم حجم و سایز بزرگتر می شود مثلا از کالبد شماره 1 تا 4 حبزرگتر و مبهم تر می شود و به نسبت از کالبد 5 تا 7 بیشتر می شود.
از نظر ماهیت کالبد اول ماهیت فیزیکی دارد و هر چه به بالاتر برویم ماهیت ها عوض می شود .یعنی 7 جنس مختلف که شباهتهایی بصورت دو به دو با هم دارند مثلا کالبد 1 و 2 شبیه هم هستند 3 و 4 شبیه هم و .....
هر چه بالاتر برویم ماهیتها نرم تر و لطیف تر و رقیق تر می شوند .
از نظر توانایی کالبد فیزیکی از همه کالبدها ضعیف تر می باشد .توانایی ذهن در کالبد 4 می باشد و نسبت به توانایی مغز فیزیکی عدد 10 به توان 63 می باشد .
جنسیت ها در کالبد 1 مشخص است یا زن یا مردودر کالبدهای 2 و 3 و 4 هم اختلاف جنسیت است با این تفاوت که هر چه بیشتر از کالبد 2 به 4 برویم تفاوتها کمتر می شود و شباهتها زیادتر و از کالبد 5 به بعد جنسیت مطرح نیست .در کالبد 1 همه چیز دوگانه است و هر چه به سمت کالبد 4 برویم کمتر می شود.از کالبد 5 به بعد یگانگی وجود دارد. یعنی از کالبد 1 به بعد منفی کمتر می شود و مثبت بیشتر.
همه کالبدها با هم در ارتباطند و هر اتفاقی در کالبد 1 بیفتد اثرآن بر روی کالبدهای دیگر هم نمودار می شود .به عنوان مثال در کالبد 2 بیشتر و در کالبد هفت کمتر .
در یک انسان نرمال کالبد 7 همه کاره هست و کالبدهای دیگر در زیر قرار دارند البته بصورت سلسله مراتبی.
اصل انسان در کالبد 7 است و بقیه پوشش.در یک انسان زنده و بیدار همه 7 کالبد بر روی هم هستند.در انسان خواب کالبد 2 تا 7 بیرون می آید .
تجربه کامل خروج روح مرگ می باشد و بعد خواب.
مکان و زمان در کالبد فیزیکی زیاد است و در کالبدهای 2 تا 4 زمان و مکان هست ولی بسیار کم محسوس می شودولی در کالبدهای 5 به بالا اصلا زمان و مکان مطرح نیست .
برای دست یافتن به این کالبدها باید کالبدهای دیگر را هم بشناسیم.......... Medicine and Metaphysics: Advancing Our Understanding of the Body
  • مصطفی نظری
۱۱
اسفند


مدیوم یعنی ارتباط دهنده بین این جهان و دنیاهای دیگر در پسا زندگی ....
اگر هر امری غیر عادی پیش آید مثل قطع ارتباط احتمالی، یا بروز صدای شدید، همچنین دخالت بی موقع فردی که از حالت کشف کننده در چنین لحظه ای بی خبر است، چون کالبد جسمانی را به صورت فردی که در خواب است مشاهده میکند و بصورت عصبانی با او برخورد کند یا هر موقعیت پیش بینی نشده ای که در چنین حالتی برای مدیوم خطرناک میباشد در روی زمین اتفاق بیافتد، پوسته های ظریفی که در کنار جسم نظارت میکنند روح را مطلع میسازند تا مجددا و سریعا به کالبد خود برگردد.

روش فوق الذکر هر نوع هبوط روح را (هر روحی که باشد) در مدت تنهاییش، در بدن کالبد جسمانی سبب میشود. این عمل نوعی تماس با جوهای فوق زمینی بشمار میرود. در اصطلاح علم سحر، شکل قابل روئیتی که دارای بعضی خواص فیزیکی و جسمانیست و گاهی بوسیله مدیوم در حالت ارتباط با روح صادر میشودمدیوم اکتو پلاسمی است. ( در دنیای اجنه نیز گاه با چنین مقوله ای برخورد میکنیم.) این نوع مدیوم در نوع خود بی نظیر و منحصر بفرد میباشد.

این نوع مدیومها در نتیجه انتقال انرژی و نیروی مخصوصی که از شبکه حیاتی بدست میاید، از خاصیتی برخوردارند که ماده لطیف اثیری ساکنان فضا و موجودات ماوراء الطبیعه را به تناسب احساسات ما متراکمتر، محسوستر و قابل لمستر میکنند. متخصصین علوم روح و متافیزیک این اعمال شگفت انگیز و حیرت آور را تحت عنوان « تجسم و تجسد» میشناسند. این اعمال از نوعی اکتو پلاسم بوجود میایند که ظاهر آنها هرچند بجز یک نسج، یک پرده نازک حریر مانند و ظریف، یک عضو بدن مانند دست یا زبان و گاهی شکلی پیچیده و مرکب چیز دیگری نیست. ظهور این اشکال غالبا از راه دهان مدیوم صورت میگیرد. بطوریکه مشاهده کننده خیال میکند این شکل از سقف دهان، قسمت داخلی گونه ها و لثه ها بوجود میاید.

تمام ارگانیسمهای مدیومی برای یک نوع فعالیت خاص تربیت و آماده نشده اند. معمولا این ارگانیسمها جنبه تخصصی دارند. آلن کاردک با توجه بکار مدیومها آنها را بشرح زیر طبقه بندی میکند:


 

مدیوم های جسمانی

به معنی واقعی کلمه به جابجایی اشیاء، بلند کردن جسمی با نیروی مغناطیسی بدن یا قوای سیاله،شرکت در اعمال احضار روح زدن ضربه و غیره میپردازند.

 

مدیوم های حسی یا تاثر پذیر

 

حضور روح را با احساس و تاثر شخصی بدست می آورند. در صورتیکه روح نیکوکار و خیر باشد. ملایم، و در صورتیکه روح بدکار و شرور باشد. خشن،هستند.

 

مدیوم های سمعی

 

صدای ارواح را گاهی درون خودشان و گاهی بیرون از خودشان میشنوند. گاهی نیز قادرند روح را از صدایش بشناسند.

 

 

مدیوم های ناطق

 

این مدیوم ها، مانند یکی از انواع قبلی نمیباشند. مدیوم های ناطق مثل یک مدیوم رونویسی کننده با دست و بازو، دستور ارواح را که از طریق اعضای صوتی روی آنها تاثیر میکنند و اثر میگذارند، میشنوند.

 

 

مدیوم های بصیر یا بینا؛ که گاهی بیدار و گاهی خوابند

 

این نوع مدیوم ها از نوعی حس بصری برخوردارند ولی در واقع از طریق جنبه اثیری خود با جنبه اثیری ارواحی که از جسم خود جدا شده اند، رابطه برقرار میکنند. بهترین دلیل این امر آنستکه این مدیوم ها با چشمان بسته هم میتوانند بخوبی ببینند.

 

 

مدیوم های شفابخش

 

مدیوم های شفابخش که نیروی حیاتی آنها با نیروی اثیری ارواح ترکیب شده، در جسم بیمار یا بیماران جریان پیدا میکنند و به زندگی حیوانی او مجددا جان تازه ای میبخشند.

 

 

مدیوم های نویسنده یا پسیکوگراف

 

این نوع مدیوم انگشتها یا دستش را روی میز گردی که حروف و علائم و یک عقربه نگارش روی آن تعبیه شده است قرار میدهند میز به نوسان در می آید و حروف و علائم را روی کاغذی رسم میکند. یا اینکه مدیوم در برابرش صفحه ی کاغذی گذاشته و قلمی در دست میگیرد، به این ترتیب خیلی زود در برابر نگارش خود بخود و بیواسطه قرار میگیرد. این نوع دریافت از ارواح بسیار شایع است.

 

 

مدیوم های ویژه

 

مدیوم های ویژه یعنی متخصص در بعضی انواع ایجاد رابطه و احضار روح، همچون پزشکی، اخلاقی، علمی، به طرز شاعرانه، از لحاظ موسیقی، هنری و ...

 

 

مدیومها در آزمایش استعداد خود ممکن است بصورتهای زیر باشند

 

* تازه کار و بی تجربه، تربیت شده یا غیر مثمر ثمر.

 

 

* به اختصار پردازنده یا با صراحت و رک گو.

 

 

* انعطاف پذیر(قابل استفاده به طرق مختلف)، یا انحصاری.

 

 

* آرام ،تند یا تشنج آور باشند.

 

هر قدر مدیوم ها بین مردم عجیب و غریب باشند، باز نمیتوانند عاری از عیوب و نوافص باشند. بعضی از این معایب مختص همان مدیومهاست، ولی برخی دیگر در این مورد با ما یکسان هستند. این معایب بشرح زیر میباشند.

 

 

* مدیوم های وسواسی:

 

 

مدیوم هایی هستند که نمیتوانند یک روح مزاحم را از سر خود دفع کنند.

 

 

* مدیوم های مجذوب:

 

 

مدیوم هایی که بوسیله یک روح فریبکار گول خورده اند.

 

 

* مدیوم های رام شده:

 

 

مدیومهایی که تسلط اخلاقی یا مادی روح شروری را تحمل میکنند.

 

 

* مدیوم های جلف:

 

 

مدیوم هایی که از استعداد خود در هیات بازیگری استفاده میکنند. 

 

 

* مدیوم های مغرور:

 

 

مدیوم هایی که به استعدادها و روابط خود میبالند. 

 

 

* مدیوم های حساس و زودرنج:

 

 

مدیوم هایی که قدرت تحمل انتقاد را ندارند.

 

 

* مدیوم های پرمدعا و از خود راضی:

 

 

مدیوم هایی که خودرا عاری از خطا . اشتباه تصور میکنندو چنین میپندارند که تنها با ارواح والا مقام یا موجه در ارتباط هستند. 

 

 

* مدیوم های مزدور و نفع پرست:

 

 

مدیوم هایی که برای کار خود مزد و بهای گرانی خواهانند. 

 

 

* مدیوم های بد دل و شرور:

 

 

مدیوم هایی که بسیار متقلب و شرورند. 

 

 

* مدیوم های خودخواه:

 

 

مدیوم هایی که استعداد و روابط خود را برای خودشان نگه میدارند.

 

 

* مدیوم های حسود:

 

 

مدیوم هایی که نسبت به همکاران تواناتر از خود و هر نوع نارسایی های دیگر انسانی چه مادی و چه معنوی حسادت میورزند.

 

می توانید با ثبت نام و شرکت در کلاس های آموزشی حضوری و غیر حضوری گروه علمی-تحقیقاتی-آموزشی عرفان متا از همه مطالب و آموزش های متافیزیکی، درمانی،انرژی، علوم غریبه و دفینه یابی ، نمادها و سمبلهای درمان و دفینه و ... اطلاع و استاد شوید ....

با ایمیل های زیر با ما در تماس باشید ...

 

Metaphysic16@gmail.com

 

 

همچنین می توانید در کانال تلگرام گروه علمی-تحقیقاتی-آموزشی عرفان متا نیز عضو شوید که با جرات می توان گفت یک دیکشنری تمام عیار ماورایی می باشد...

 

https://t.me/Erfanmeta

 

جهت ارتباط با ما با ای دی تلگرام در تماس باشید:

@Erfanmetaa


 

 

 

 

 

 

  • مصطفی نظری
۱۸
آبان

پس از مرگ جسم، ارواح می باید تا باز شدن دروازه ی ورود به دنیای ارواح

در انتظار بمانند...مهاجرت روح بسیار آسان صورت می گیرد.در ابتدا نوری یا

بهتر بگویم تونلی از نور که آنها عبور از آن را تجربه میکنند، راهی است به

دنیای ارواح.پس از گذشت ازتونل نور و در ادامه ی سفر روح سعی دارد که

با آرامش با محیط جدید وفق یابد تا وارد دنیای ارواح شود.روح پس از عبور

از تونل وارد دنیای ارواح می شود و این آگاهی را دارد که جسم خودرا روی

کره زمین به جا گذاشته است.پذیرش و مدت زمان لازم برای تطابق بادنیای

ارواح،بستگی به آگاهی و قبول ترک کره زمین دارد... بـرخـی ازایـن موضوع

حیرت کرده و بعضی نیز آنرا خیلی جدی میگیرند.بطور کلی این بستگی به

درجه بلوغ و تجربه ی زندگی های متعدد آنان دارد(تناسخ) ...

متداولترین واکنشیکه انجام میدهند کشیدن آهی از روی آسودگی و بیان

کلماتی مثل: "عالیه" یا "من دوباره به این محل زیبا ، به خانه ام آمده ام"،

می باشد...


500+ Haunted Pictures | Download Free Images on Unsplash

توصیف ارائه شده توسط ارواح باتجربه که پس ازمرگ ، جسم را به سرعت

ترک می کنند بسیار مختصرومبهم است...اینهاارواح خوب هستندکه تعداد

آنها در کره زمین بسیار کم است...

معمولا حرکت و ترک جسم از سوی اکثر ارواح به کندی صورت مگیرد.حتی

ارواحی هستند که اصلا مایل به ترک جسم خود نیستند.کسانی که دراین

زمینه تحقیقات زیادی داشته اند دریافته اندکه اینها ارواح جوانی هستندکه

از تجربیات دوران زندگیهای گذشته کمتر برخوردار بوده اند (تناسخ) و در

نتیجه تجربه کافی ندارند . به همین دلیل هم کره زمین را به آسانی ترک 

نمی کنند.

بعضی ازارواح که هنوزازنظرعاطفی به شدت به خانواده یادوستان ونزدیکان 

وابسته اند، یا بعضی از ارواح که مرگ خود را نمی توانند قبول کنند،درابتدا

دچار ناراحتی درهنگام بازگشت به دنیای ارواح هستند و این به خصوص در

مورد مرگ در جوانی صدق می کند.ارواحی که تحت این شرایط وارد دنیای

بعدازمرگ میشونداغلب به دلیل وابستگی و علاقه ی زیادبه زندگی زمینی

وعزیزانیکه دراین کره خاکی بجاگذاشته انددروحله ی اول گیج و پریشانند. 

آنها آمادگی لازم رابرای مرگ آنهم به صورت ناگهانی نداشته اند و درنتیجه

کاملاغیرمنتظره عزیزانشان راترک کرده اند.معمولا اولین چیزیکه این ارواح

در دنیای روح با آن برخورد میکنند یک " روح راهنما " است...

The Difference Between Dark Matter, Dark Energy And Ghosts : 13.7: Cosmos  And Culture : NPR

ارواح راهنما،ارواحی آگاه وخبره وبا مهارت هستند که آمادگی بسیار برای

رویاروی باارواح غمگین وسراسیمه دارند.دراین هنگام ارواح راهنما،روح را

هنگام عبورازدروازه و ورودبه دنیای ارواح تشویق میکنند... روح راهنما یک 

تصویر ذهنی از آینده برای تسکین ودلگرمی روح ایجاد مینماید تا بتواند اورا

راضی به ترک جسم و عزیزان خود و ورود به دنیای ارواح نماید... 

اگرچه امکان دارد که روح بلافاصله پس از مرگ جسم احساس تنهایی کند

ولی در اصل این طور نیست...

هوش برتر ناشناس و نامرئی،در قالب یک روح راهنما و نگهبان ما را

برای خروج ازدروازه زمین و ورود به دنیای ارواح راهنمایی میکند...

روح با ورودبه دنیای ارواح،فرصت کوتاهی برای شناور شدن در اطراف ودید

و بازدید و تطبیق خود با آن مکان را در اختیار دارد...

ارواح نگهبان همراه با تعدادی از ارواح دوست و همراهان زمینی که قبلا از

دست داده ایم گردآمده و به روح اطمینان می دهند که همه چیز به خوبی

پیش می رود.ماحضور آنها را بلافاصله پس از مرگ احساس می کنیم چون

علت اساسی سازش بادنیای جدید،نفوذووجود همین ارواح آشناودوستان

و عزیزان دنیای ارواح است...اکثر کسانیکه این تجربه را بوسیله هیپنوتیزم

بیادآورده اندچنین گفته اندکه نخستین فردیکه دردنیای ارواح میبینندهمان

روح راهنما است... اگر یک خویشاوند یا دوست صمیمی که قبلا از دست

داده ایم به صورت روح ظاهر شود، راهنمای موعود دیگر حضور نمی یابد...

راهنمایان در مقابل "دروازه دنیای ارواح" به استقبال ما می آیند.

پدیده عجیب و شگفت آور درمورددنیای ارواح این است که مردمی که برای

ما در زندگی زمینی عزیزومهم بوده اند،همیشه قادرند درهنگام ورود به آن

دنیاازمااستقبال کنندحتی اگردرآن لحظه درجسم دیگری دراین کره خاکی

زندگی کنند(تناسخ)...چون ارواح این توانایی رادارندکه دریک زمان در بیش

ازیک جسم زندگی کنند(ارواح دردنیای غیرمادی میتواننددر زمانهای مشابه

در مکانهای مختلفی باشند)! 

معمولا در این موقیت ویژه ی عبور روح از دروازه ی دنیای ارواح،رنج و درد

حاصل ازترک دنیای زمینی به دو دلیل کاهش می یابد:

اول:شواهدمبتنی بروجود یک نظم و ترکیب هماهنگ درآن دنیا و مشابهت

آن با آنچه که در روی زمین به جا گذاشته ایم.

دوم:تاثیر دیدارافرادی که فکر میکردیم پس ازمرگشان دیگر آنهارا نخواهیم

دید...

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

خاطرات زمینی ما هرگز از بین نمیروند و فراموش نمی شوند.آنها در ذهن

 

روح برای همیشه میمانند...مانندیک رویا و نجوای یک افسانه... هـمـانـنـد

تصورات بشراز دنیای ارواح...اینکه یک روح مناظر دنیای ارواح را درانطباق با

مکانی که قبل از مرگ زندگی می کرده مشاهد می کند ، دلیل دارد:

"یک خانه فراموش نشدنی" "یک مدرسه" "یک باغچه" "کوه یا ساحل" و یا

هرمنظره دیگری که توسط روح دیده میشودنتیجه وحاصل یک نیروی روانی

وروحی نیک خواهانه است..."همان سرابهای آشنای کره زمین که موجب

تسکین می شود".بطور منطقی روح نباید یک چنین چیزهایی را در دنیای

غیرمادی بیاد بیاورد مگراینکه بگوییم مناظرمحیطی کره زمین به انتقال روح

وتطبیق آن بادنیای ارواح کمک میکنند...این مناظر دارای مفاهیم مستقلی

هستند.هرکس مناظر خاص خودرا میبیندکه البته همه تحت تاثیر تجربیات

کره زمین قراردارند.وقتی پا به دنیای ارواح میگذاریم،این مناظر بیادماندنی

از زمین را همواره بیاد داریم.گرچه هرکس این مناظر رااز دریچه چشم خود

توصیف میکند...

Psychology: The truth about the paranormal - BBC Future

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 

نکته: تمام ارواح چه خوب و چه بد پس از مرگ جسمشان از تونل نور رد شده و

تمامی می گذرند. ارواحی هستند به حدی آسیب دیده اند که از جریان رودخانه ی

اصلی ارواح در حال باز گشت به خانه و مکان اصلی خویش،جدا میمانند و از مسیر

اصلی خویش خارج میشوند .تعداد این ارواح در مقایسه با تمامی زیاد نیست و علت

آن نیز اتفاقاتی است که در روی زمین برای آنها افتاده.یعنی تاثیر رفتار جسم آنها بر دیگران..

 

اگر سوالی دارید یا به دنبال راه حل برای هر مشکلی ماورایی و یا کارمایی هستید ، یا اینکه می خواهید در این زمینه آموزش ببینید می توانیم شما را راهنمایی کنیم. لطفاً برای ما ایمیل یا در تلگرام پیام  بفرستید و در اسرع وقت پاسخ خواهیم داد .

 

 

Email : ......   metaphysic16@gmail.com

 

Telegram ID :......... @Erfanmetaa

 

  • مصطفی نظری
۱۲
شهریور

" ارتور ستیل ول " ثروتی گرد اورد  باور نکردنی .! هزاران کیلومتر راه اهن احداث کرد و 40 شهر را ساخت. ولی هیچگاه بدون مشورت با افرادی که او انها را " دوستان نامرئی " مینامید – قدمی برنداشت . خانم و اقای " ستیل ول " مانند بیشتر زن و شوهرها, زندگی زناشوئی خود را با پول اندک شروع کردند . پدر و مادر "ستیل ول " در " ایندیانا " مزرعه دارانی فقیر – ولی قانعه و صرفه جو بودند, با اینحال درامدشان کفاف زندگی انان را نمی داد . " ارتور ستیل ول " از اینکه به اولیای همسرش کمک میکرد و درامد ناچیزش را با انها تقسیم مینمود – احساس مباهات میکرد . یک تنه, فعالیت را اغاز کرد . نخستین کار او  راندن یک واگن باری بود . چند هفته بعد به سمت کارمند دفتری راه اهن ارتفاء یافت و در همان جا ماندگار شد . دوران دبیرستان را به زحمت به پایان رسانده بود, پول و پله ای در بساط نداشت و به هیچوجه امیدوار نبود که اینده ای درخشان در انتظارش باشد . ولی شبهای متوالی, مرتبا"  نداهائی میشنید . گاهی صداها هنگام خواب به سراغش می امدند و زمانی هنگامیکه زیر نور چراغ به مطالعه مشغول بود – این صداها توجه او را به خود جلب میکردند. این صداهای پنهانی که در ضمیرش طنین می انداخت, بهیچوجه برایش تازگی نداشتند و او را به وحشت نمی انداختند, زیرا از پانزده سالگی با اینگونه صداها مانوس شده بود . در دفتر خاطراتش به این نداهای پنهانی اشاره کرده و نوشته بود که این صدا به او خاطر نشان ساخته بود که در خلال چهارسال با دختری بنام " جنویو وود " ازدواج خواهد کرد . در ان زمان کسی را به این نام نمیشناخت .  ولی به زودی این پیشگوئی به حقیقت پیوست و با دختری با این نام ازدواج کرد . از ان تاریخ به بعد " ستیل ول " کاملا به این نداهای غیبی اعتقاد پیدا کرد .

ارتور ستیل ول

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

او هیچگاه درباره این صداها با کسی جز همسرش سخن نمی گفت, زیرا از این بیم داشت که دیوانه اش خطاب کنند و بگویند عقلش را از دست داده است .  هنگامیکه پشت میز کارش نشسته بود – این صداهای غیبی مرتبا" به او نهیب میزدند و او را تشویق میکردند که به غرب برود و به ساختن راه اهن – که در ان زمان شاخه های فولادین خود را به هر سو می گستراند – مبادرت ورزد . سرانجام " ارتور " و همسرش "  جنی " در برابر این نداها سر تسلیم فرود اوردند . او کارش را رها کرد و دار و ندار خود را درون ارابه ای که به عاریه گرفته بود گذاشتند و راهی " کانزاس سیتی " شدند . " ارتور " در انجا در یک شرکت حق العمل کاری شغلی پیدا کرد, ولی صداهای ناشناخته دوباره به سراغش امدند و همانگونه که خود میگوید- او را تشویق به ساختن راه اهن کردند .! باور کردنش دشوار است, ولی این کارمند ساده که هفته  ای چهل دلار درامد داشت سرانجام موفق شد یک راه اهن بسازد . بانکداران او را میشناختند و به او اعتماد داشتند . بنابر این بدست اوردن سرمایه کار دشواری نبود . بی سر وصدا زمینش را خرید و دست بکار شد, وپیش از انکه سرمایه گذاران "نیویورک " دریابند چه اتفاقی در شرف وقوع بود, راه اهن <  خط کمربندی کانزاس سیتی > را درست بغل گوش انها راه انداخته بود . در طول زندگی این شخصیت عجیب, واقعه ای شگفت انگیزتر از ان نبود که  تصمیم گرفت راه اهنی بسازد که مزارع گندم " کانزاس " را به خلیج مکزیک متصل میساخت . این اقدامی چشمگیر و کاملا منطقی بود که سالمندان با تجربه ان زمان, ان را نادیده گرفته بودند . " ارتور ستیل ول " سرمایه گذار  26  ساله ای که ادعا میکرد از سوی صداهای غیبی هدایت میشود – از فرصت استفاده کرد و برای انجام چنین کاری دل بدریا زد . هر بار که با مشگلات بزرگی روبرو می شد و تصمیم میگرفت از کار کناره گیری کند – در خلوت به استغاثه میپرداخت و از مشاوران نامرئی خود درخواست میکرد تا او را راهنمائی کنند . همه موانع یکی پس از دیگری از میان میرفت – تا انکه خط اهن او به 50 مایلی " گال وستن " رسید . او بعدا" نوشت که در اینباره از مشاوران نامرئی اش کسب دستور کرد, به او گفته شد که بی درنگ کار را  متوقف سازد – چون در غیر این صورت زندگی اش تباه خواهد شد . زیرا سرنوشت ناگواری در انتظار شهر "گال وستن " است.! و بهتر است او شهر را دور بزند و به راهش ادامه دهد . البته ستیل ول از این موضوع دچار حیرت و سرگردانی شد, با اینحال چاره ای جز اطاعت نداشت .

 

اولین دفتر ستیل ول در کانزاس

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 همکارانش ایراد میگرفتند و سخنان او را درباره راهنمائی غیرمتعارف باور نداشتند, ولی او مجبور  بود بی درنگ تغییر مسیر را صادر کند . " ستیل ول " دندانهایش را بهم میفشرد و همه دشواریها را تحمل میکرد . همکارانش پیش از همه درباره این تصمیم پر خرج و بیهوده – از او توضیح میخواستند . ولی " ستیل ول " همچنان  سکوت میکرد . مردم " گال وستن " که به این راه اهن دلخوش کرده بودند و امیدوار بودند کار و کسب شان بهتر شود- با این تغییر مسیر ناگهانی سخت به خشم امدند . اما " ستیل ول " همچنان در تصمیم خود پایدار بود و راه اهن  جنوب "کانزاس سیتی " از نقطه ای دور افتاده ای که به افتخار " ارتور ستیل ول " بندرگاه " پورت ارتور " نام گرفت به خلیج مکزیک رساند. چندی بعد فاجعه اغاز گشت و طوفان سهمگینی شهر " گال وستن " را نابود ساخت , لیکن به بندر " پورت ارتور " و تاسیسات راه اهن که دور از  مرکز فاجعه قرار داشت اسیبی وارد نیامد .! همکارانش که قبلا او را به شدت مورد سرزنش قرار داده بودند, اکنون بخاطره اقبال بلندش او را ستایش میکردند ." ستیل ول " که اکنون به او لقب " ستیل ول "  خوش اقبال میدادند – تنها لبخندی میزد و سخنی بر زبان نمیراند . او وهمسرش " جنی " خوب میدانستند که مردم هیچگاه سخنان انان را درباره مشاوران نامرئی و اسرارامیز باور نمی کنند . 

 

چه کس باور میکرد انها موفق شوند

 
 
 
 
 
 
 
 

 

انها در این پروژه بیش از یک میلیون دلار درامد کسب کرده بودند و تمام این ثروت بخاطره مشاوران نامرئی بود . 

" ستیل ول " همیشه می گفت : مردم چگونه باور می کنند که من بدون انکه همسرم را دیده باشم – چهار سال قبل از ازدواج نام او را میدانستم.؟ چگونه باور می کنند که ظرف مدت هفت سال از یک کارمند ساده و فقیر به یک میلیونر سازنده راه اهن تبدیل شدم – انها چگونه باور می کنند من حادثه ناگوار " گال وستن " را میدانستم .! این مرد جمعا" به ساختن هفت راه اهن مبادرت نمود . بندر " پورت ارتور " را برای کشتی ها احداث کرد – 40 شهر بزرگ و کوچک ساخت که وجه تسمیه دو شهر ان – یعنی " پورت ارتور " در تکزاس و شهر " ستیل ول " در " اکلاهما " بنام اوست . در طول زندگی شگفت انگیز خود ثروت چشمگیری گرد اورد . به هر چه دست میزد تبدیل به پول میشد و تمام اینها را مدیون مشاوران اسرار امیز خود بود . او به احضار ارواح اعتقادی نداشت و در دوران زندگی پر مشغله خود فرصتی یافت تا 30 جلد کتاب به رشته نگارش دراورد . یکی از معروفترین کتابهای او " روشنائی که هیچگاه خاموش نشد " نام داشت که تا مدتها, پر فروش ترین کتاب زمان خود بود . در سال 1910  کتابی نوشت که در ان به تفضیل وقوع جنگ جهانی اول را پیشگوئی کرده بود . در سال 1914 کتاب جالب دیگری نوشت که به " همه جهان – جز المان " نام داشت . در این کتاب شکست المان و متحدین, سقوط رژیم سلطنتی در روسیه, استقلال فنلاند و لهستان و پیدایش " اسرائیل " را پیشگوئی کرده است . " ارتور ستیل ول " در سال 1928 دیده از جهان فرو بست .

 

بندر قدیمی پورت ارتور

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 دو هفته پس از  درگذشت وی – همسرش " جنی ستیل ول " بر اثر سقوط از پنجره اسمانخراشی در " من هتن " جان سپرد و به شوهرش – که سالها قبل بنا به راهنمائی ان صداهای اسرا امیز او را به همسری برگزیده بود پیوست .

 

می توانید با ثبت نام و شرکت در کلاس های آموزشی حضوری و غیر حضوری گروه علمی-تحقیقاتی-آموزشی عرفان متا از همه مطالب و آموزش های متافیزیکی، درمانی،انرژی، علوم غریبه و دفینه یابی ، نمادها و سمبلهای درمان و دفینه و ... اطلاع و استاد شوید ....

با ایمیل های زیر با ما در تماس باشید ...

 

Metaphysic16@gmail.com

 

Erfanmeta.yahoo.com

 

همچنین می توانید در کانال تلگرام گروه علمی-تحقیقاتی-آموزشی عرفان متا نیز عضو شوید که با جرات می توان گفت یک دیکشنری تمام عیار ماورایی می باشد...

 

https://t.me/Erfanmeta

 

جهت ارتباط با ما با ای دی تلگرام در تماس باشید:

 

@Erfanmetaa


 

  • مصطفی نظری
۳۱
تیر
 گروه کثیری از درمانگرانی که به وسیله هیپنوتراپی درمان می کنند روانکاو بوده و به تئوری های روانکاری پای بند هستند اینان تکنیک ها و کاربردهای درمانی هیپنوتیزم را با تئوری های روانکاری در آمیخته و براساس ارتباطی که بین این دو برقرار ساخته اند به روان درمانی می پردازند. هیپنوتراپیست ها روانکاو در این مورد اتفاق نظر دارند که آنالیز به وسیله هیپنوتیزم، نوعی صرفه جوئی در زمان و عدم اتلاف وقت است و این تسریع در حالی است که از نظر کیفی غالباً و نه همیشه ، نتیجه بهتری به دست می آید. در هیپنوآنالیز برخی از عوامل مخل که صرف انرژی زیادی از جانب درمانگر را می طلبند، تأثیر خود را از دست می دهند.
 به عنوان مثال در جریان روانکاوی، نگاه ، حرکات و حالات چهره ، حرکات دست و پا و حرکات بدنی ، تن صدای روان درمانگر و بار عاطفی که فرد مراجع از آن استنباط می کند موجب جلب توجه او می شود و تمامی اینها در جای خود بر جریان روانکاری موثر واقع می شوند و تداعی های نامربوط با جریان روانکاری را موجب می شود. لازم به تذکر است مواردی وجود دارند که هیپنوآنالیز آنها ، نتیجه ندارد و در این صورت فقط شیوه های سنتی و کلاسیک روانکاوی می تواند مفید واقع شود. علاوه بر این مسئله ای باعث می شود آنالیز در شکل کلاسیک و سنتی خود پر ثمرتر باشد. و آن مقاومتی است که فرد تحت هیپنوز از خود نشان می دهد و به طور خودآگاه و ناخودآگاه یک سیستم درونی برای حفاظت و سانسور می گمارد که در مواردی نیز با حساسیت بسیار زیاد و با سؤظن عمل می کند.
 
 
اما روانکاوی نیز عاری از برخی پیامدهای منفی ناخواسته نیست مهمتر از همه زمانی است که روانکاو حرکتی کند که بیمار آن را به خستگی ، عصبی بودن ، بیزاری، و وجود احساسات دیگر در روانکاو نسبت دهد. در چنین پنداشتها و برخوردهائی است که سوء تفاهم ها مشکلاتی بوجود می آورند و جریان روان درمانی را کند یا به کلی مسدود می سازند، پس ، از امتیازات هیپنوآنالیز این است که برخی از عوامل مخل محیطی در جریان روانکاوی وجود ندارند و یا به میزان اندکی در جریان طبیعی آنالیز دخالت می کنند. آنالیز سنتی نیز برخی جنبه های منفی هیپوآنالیز را که نمونه ای از آن ذکر شد ندارد.
از دیدگاهی آنچه که یک بیمار اضطرابی و نوروتیک را قبل از هر چیز وامانده ساخته و به تدریج به زانو در می آورد و او را از درک و تحلیل علل و ارتباط های شکل دهنده مشکل او باز می دارد رویاروئی و مواجهه او با کلیت مشکل است. فرد توان مواجه با اجزاء مشکل را از دست می دهد و واکنش اضطرابی خود را به عنوان مشکل قلمداد می کند حال آنکه واکنش اضطرابی و نوروتیک(
اختلال های روان رنجور)، خود معلول انگیزه و محرکی دیگر است.
بیماران اضطرابی عموماً در تلاش برای رهائی از مشکل، خود را معطوف واکنش می سازند. به عنوان مثال فرد پانیک (حمله های وحشت و یا ترس است)
مستقیماً به واکنش ترس خود در یک موقعیت معطوف می شود بی آنکه بتواند و فرصت تجزیه علت ( یا علل) بروز چنین واکنشی را داشته باشد. به عبارت ساده تر پی آمدهای رفتاری اضطراب چنان فرد را سردرگم می کنند که او در همان سطح باقی می ماند و نمی تواند از آن فراتر رفته به علت ها و معلول ها و جزئیات او بپردازد.
هیپنوآنالیز، که در واقع ترکیبی از روانکاری و هیپنوتیزم است وسیله ای است که درمانگر می تواند با توسل به آن محرک ها ناخودآگاه واکنش های اضطرابی و نوروتیک را کشف نماید. در موارد بسیاری، و به ویژه در شکل ابتدائی اختلالات اضطرابی ، زمانی که محرک های واکنش های نوروتیک به درستی کشف و برای بیمار تفسیر می شوند، مشکل از بین می رود. به همین جهت می گوئیم تبیین، توصیف وتفسیر خوب ، جزء اساسی از یک روان درمانی موفقیت آمیز است.
بزرگ ترین کارائی هیپنوآنالیز ، کشف و شناسائی مکانیسم های دفاعی مورد استفاده فرد و استفاده از آنها در امر تفسیر است.
 
 
Related image
برای کشف مکانیسم های دفاعی مورد استفاده فرد و نیز هر نوع ریشه یابی ، رجعت دادن فرد به گذشته ضرورت دارد و اساساً پسیکو آنالیز ( روان درمانی )متکی به تجارب عملی و هیجانی و حسی فرد است. در کنکاش گذشتة هر فرد مطالب و نکاتی وجود خواهند داشت که به راحتی آنها را ابراز نخواهند کرد و در اینجا نقاط کور در آنالیز به وجود می آیند. (غالباً این نقاط کور با مکانیسم های دفاعی مربوط هستند) درمانگر مجبور می شود به استنباط متوسل شود یا قسمتی از تجارب گذشته فرد را به صورت نقطه چین در نظر بگیرد. درمانگر درتحلیل خویش در می یابد که تصویر دارای نقصی است و تکه ای از آن تار و مبهم به نظر می آید این مسئله هم در روانکاوی و هم در هیپنوآنالیز پیش می آید در روانکاوی کوتاهترین راه ، بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد یعنی درمانگر از بیمار می خواهد چیزی را از قلم نیندازد و با او در مورد اهمیت این موضوع به شرح می پردازد.
بر طبق تجربه شخصی خودم تناسخ درمانی روش فوق العاده ای برای درمان این بیماری می باشد.
در هیپنوآنالیز اصرار و پافشاری در مواجهه با چنین مواردی، کمتر از آنالیز در روانکاوی نتیجه می دهد. در هیپنوآنالیز با اصرار درمانگر ، بیمار عموماً بر مقاومت خود می افزاید و حتی آن را ضرورتی می شمرد چرا که حالت هیپنوتیزم در او نوعی حالت هشدار و نگرانی بر می انگیزد که مبادا آنچه را که «نباید» ، تحت هیپنوتیزم بر زبان آورد و خود را به مخاطره اندازد. در هیپنوآنالیز فرد تردید دارد که اگر آن واقعه یا نکته مستتر را باز گوید آیا به ارادة خود چنین کرده است و یا تحت خواست هیپنوتیست و علیرغم اراده اش . اما در آنالیز روانکاوی فرد استدلال دگرگونه ای دارد به این ترتیب که خود را کاملاً هشیار می داند و بنابراین ترغیب درمانگر برای بازگوئی قسمت های سانسور شده با مقاومت نوع مذکور که در هیپنوآنالیز به چشم می خورد، روبرو نمی شود.
وقتی هدف از آنالیز کمک به فرد در ریشه یابی است و بدون بازگوئی در حالت هیپنوز این ریشه یابی می تواند صورت گیرد چه ضرورتی به بازگوئی ( از زبان بیمار رجعت داده شده ) وجود دارد. من شخصاً وقتی به این نتیجه برسم که فرد در جریان یک کاووش ذهنی و رجعت خوب ، قادر به مشاهدة جزء به جزء مشکل و دینامیسم( هریک از نظریه های فلسفی که پدیده های مادی جهان را حاصل عمل نیروهای گوناگون می داند.)
 
Image result for ‫هیپنو آنالیز‬‎
 
 آن است هیچ علاقه ای به بازگوئی آن توسط فرد تحت درمان نشان نمی دهم. و در نهایت امر صرفاً از او می خواهم آنچه را که در مورد مشکل خود کشف کرده است جمع بندی نماید. آنگاه به او القا می کنم که تمامی آن را به طور کامل به یاد خواهد داشت و بعد از خلسه بازگو خواهد کرد. به این ترتیب او در حالت هشیاری در مورد آنچه که در مورد گذشته خود ( در نتیجة رجعت) دستگیرش شده است صحبت می کند بدون دل شوره تحت هیپنوتیزم سخن گفتن . نکاتی که ضرورتاً باید مورد اشاره قرار گیرند اینها هستند:
۱- در مواردی بازگوئی در جریان آنالیز ضرورت می یابد یعنی لازم می آید فرد بیمار آنچه را که درجریان رجعت و معطوف شدن به واقعه یا دوره ای خاص مرور می کند، بیان نماید.
۲- نتیجه گیری شخص بیمار و کشف او در مورد مشکل، درست و بی نقص تلقی نمی شود و لازم است درمانگر صحت آنها را با آنچه که خود بدست آورده محک بزند و یا هیپنوآنالیز را ادامه دهد تا نتایج مؤید یکدیگر باشند.
  • مصطفی نظری
۱۳
ارديبهشت

مطالعات متعدد نشان داده‌‏است که انرژی ساطع‌‏شده از افرادی که به‌‏صورت حرفه‌‏ای مراقبه می‌‏کنند، صد‌‏ها یا هزاران بار بیش‌‏تر از افراد طبیعی است.

در این‌‏جا به چند نمونه از این مطالعات نگاهی می‌‏اندازیم.

۱.امواج گاما، خارج از نمودار

در سال ۲۰۰۴، عصب‌‏شناسی به‎نام ریچارد دیویدسون به بررسی انرژی ساطع‌‏شده از بودایان تبتی، در‌‏هنگام مدیتیشن پرداخت. این مطالعه در دانشگاه استانفورد به‌‏ثبت رسیده‌‏است.

دیویدسون، راهبان پیرو دالای لاما را که هر کدام از آن‌‏ها بین ۱۵ تا ۴۰ سال تمرین مدیتیشن می‌‏کردند، مورد آزمایش قرار داد . او امواج گامای ساطع شده از مغز آن‌‏ها را با دستگاه ثبت امواج الکتریکی (EEG) و اسکن مغزی اندازه گرفت. همچنین بر‌‏روی یک گروه ده نفره از شاگردانی که هیچ تجربه‌‏ی قبلی از مدیتیشن نداشتند، بعد از یک هفته تمرین، آزمایش کرد.

امواج گاما یکی از بالاترین فرکانس‎ها و از مهم‎ترین امواج الکتریکی مغز به‎شمار می‎آید. تولید امواج گاما نیازمند عملی هم‎آهنگ و یکپارچه‌‏ی هزاران سلول عصبی در سرعتی بسیار بالاست.

دیویدسون متوجه شد که فعالیت امواج گاما در برخی از راهبان، پر‎قدرت‎تر و دارای دامنه‌‏ی بیشتری نسبت به همه‎ی موارد ثبت‎شده در تاریخ است. حرکت امواج نیز منظم‎تر از امواجی بود که از داوطلبان غیر‎تمرین‎کننده ساطع می‎شد.

همچنین مشخص شد که مدیتیشن می‎تواند منجر‎به توزیع ماده‎ی خاکستری مغز ‎شود و از آسیب آن جلوگیری کند. آسیب ماده‎ی خاکستری مغز بر ‎روی بسیاری از فعالیت‎های ذهنی و روانی، مثل کنترل احساسات، غرایز، افکار و حرکات اثر می‎گذارد؛ زیرا بخش مربوط به آن که وظیفه‌‏ی کنترل فعالیت‌‏های ذهنی را برعهده دارد، در ماده‌‏ی خاکستری مغز قرار دارد.

مجسمه بودا تیان تان کجاست | عکس + آدرس و هر آنچه پیش از رفتن باید بدانید -  کجارو

 

مجسمه‌‏ی بودا تیان‌‏تان در هنگ‌‏کُنگ. (Shutterstock)

 

۲.امواج مادون‌‏ صوتی ساطع‌‏شده از استادان چی‌‏گونگ، ۱۰۰ تا ۱۰۰۰ برابر بیشتر از سطح طبیعی است.

در سال ۱۹۹۸، پروفسور لو یان‌‏فانگ و ده‌‏ها دانشمند امریکایی، پژوهشی را بر‌‏روی استادان چی‌‏گونگ در چین انجام دادند.

چی‎گونگ به روش‌های سنتی چینی گفته می‌شود که چی یا انرژی حیاتی را از‌‏طریق تمرین‌‏های مدیتیشن و بهبود سرشت قلب و ذهن تزکیه می‌کنند تا منجر‌‏به یکی‌‏شدن بدن و ذهن شود. همچنین چی‌‏گونگ دارای تأثیرات شفادهندگی است.

لو یان‌‏فانگ در بررسی‌‏هایش متوجه شد که استادان چی‌‏گونگ قادر هستند فورانی قدرتمند از امواج مادون صوتی از خود ساطع کنند که این میزان ۱۰۰ تا ۱۰۰۰ بار قدرتمند‌‏تر از افراد عادی است.

حتی تمرین‌‏کنندگان جدید، بعد از چند هفته تمرین، امواجی ۵ برابر بیشتر از زمان آغاز تمرین از خود ساطع می‌‏کردند.

مطالعه‌‏ی مشابهی که در کالج طب سنتی چین در پکن انجام و در سال ۱۹۸۸ منتشر شد، نشان داده‌‏است که انرژی ساطع‌‏شده از استادان چی‌‏گونگ که تا ‌‏اندازه‌‏ای مانند امواج مادون صوت بود، ۱۰۰ برابر قوی‌‏تر از یک فرد عادی است. هر دو مطالعه توسط موسسه‌‏ی Healthways به‌‏تفصیل شرح داده شده‌‏است.

۳.توانایی انتشار گرما توسط راهبان در مکان‌‏های به‌‏شدت سرد

در مقاله‌‏ای در روزنامه‌‏‌‏ی منتشر‌‏شده در دانشگاه هاروارد آمده‌‏است که در سال ۲۰۰۲  تعدادی از راهبان تبتی در شمال هند مورد آزمایش قرار‌‏گرفتند.

در این آزمایش، این راهبان را که تقریباً لباسی بر تن نداشتند، درون اتاقی با درجه حرارت ۴۰ درجه‌‏ی فارنهایت (۴درجه‌‏ی سانتی‌‏گراد) قرار دادند و در‌‏حالی‌‏که وارد مراقبه‌‏ای عمیق شدند، ملحفه‌‏هایی که کاملاً با آب سرد خیس شده‌‏بودند را بر روی شانه‌‏هایشان قرار دادند.

به‌‏گفته‌‏ی این مقاله، یک فرد عادی، تحت این شرایط، بی‌‏اختیار به‌‏لرزه می‌‏افتد و حتی دمای پایین بدنش منجر به مرگ او می‌‏شود.

اما بدن راهبان گرم ماند و حتی ملحفه‌‏‌‏ها نیز به‌‏خاطر دمای بالای بدن آن‌‏ها خشک شدند. زمانی‌‏که ملحفه‌‏ها خشک می‌‏شد، جای آن را با پارچه‌‏ای سردتر و خیس‌‏تر عوض می‌‏کردند؛ با‌‏این‌‏وجود هر‌‏یک از راهبان، در طی چند ساعت، سه ملحفه را خشک کرد.

هِربرت بِنسون که به‌‏مدت ۲۰ سال درباره‌‏ی روش‌‏های مختلف‌‏ مدیتیشن مطالعه ‌‏کرده است، در این مقاله می‌‏گوید: « به‌‏عقیده‎ی بودایان، واقعیتی که در آن زندگی می‌‏کنیم، آن چیزی نیست که می‌‏پنداریم. حقیقت دیگری وجود دارد که تحت‌‏تأثیر احساسات و جهان روزمره‌‏ی بشری قرار نمی‌‏گیرد. بودایان معتقدند که کسب این حالت ذهنی، ازطریق انجام کارهای نیک و مراقبه صورت می‌‏پذیرد.»

به‌‏عقیده‌‏ی او گرمای ساطع‌‏شده از این راهبان، دقیقاً نتیجه‌‏ی عمل مدیتیشن بود.

آزمایش‌‏های مشابه دیگری بر‌‏روی افرادی که تمرین مدیتیشن می‌‏کردند، انجام شده‌‏است که در برخی از آن‌‏ها مشخص شد که این افراد قادرند میزان زیادی از انواع مختلف انرژیِ قابل اندازه‌‏گیری ساطع کنند. همچنین آن‌‏ها قادرند متابولیسم و دیگر فرایند‌‏های بدن را کنترل کنند.

 

فالون دافا یا شو آن فالون

تمرین‌‏کننده‌‏ی فالون‌‏دافا (فالون‌‏گونگ) در‌‏حال مدیتیشن. 

 

۴.تأثیرات شگفت‌‏آور شفا‌‏دهندگی

بنا‌‏بر گزارش‌‏های رسیده، بسیاری از تمرین‌‏کنندگان روش معنوی فالون‌‏دافا‌ یا فالون‌‏گونگ که به بیماری‌‏های مزمن و جدی مبتلا بودند، بهبود یافته‌‏اند. فالون دافا یک نوع روش مراقبه است که به پرورش ذهن همراه‌‏ با بدن می‌‏پردازد. اصول آن بر‌‏پایه‌‏ی سه اصل حقیقت، نیک‌‏خواهی و بردباری می‌‏باشد.

لارا سی.پولن، نویسنده‌‏ی پزشکی برنامه‌‏ی سلامت در کانال CBS، در سال ۲۰۰۰م با برخی از تمرین‌‏کنندگان فالون دافا مصاحبه کرد که مقاله‌‏ی او در این برنامه منتشر شد.

پزشکان در سال ۲۰۰۰،  تشخیص دادند که سِن یانگ ۳۹ ساله و از اهالی شیکاگو، مبتلا به بیماری هپاتیت است. وی به پولن اظهار داشت: «دکتر صریحاً به من گفت که من مبتلا به بیماری هپاتیت هستم و هیچ راهی برای درمان آن وجود ندارد و این بیماری تا آخر عمرم همراه من است.»

سن یانگ مدتی پس‌‏از تمرین فالون دافا، دوباره آزمایش داد و نتیجه‌‏ی همه‌‏ی ۳۲ آزمایش او، از‌‏جمله آزمایش مربوط به تشخیص هپاتیت، طبیعی بود.

به‌‏گفته‌‏ی او: «در‌‏آغاز وضعیت فیزیکی‌‏ام به‌‏سرعت تغییر کرد. هنگام پیاده‌‏روی حس می‌‏کردم که بدنم بسیار سبک و در هوا شناور است.»

تمرین‌‏کنندگان فالون دافا می‌‏گویند که تمرینات این روش برای شفای بیماری نیست بلکه یکی از نتایج طبیعی پرورش ذهن و انجام تمرینات مراقبه است که انرژی بدن را در‌‏کنار دیگر تأثیرات این روش تقویت می‌‏کند.

به‌‏گفته‌‏ی ژی پینگ‌‏کُلوچ، تمرین‌‏کننده‌‏ی ۴۳ ساله‌‏ی فالون دافا، «هنگامی‌‏که درون ضعیف و افسرده شود، شخص بیمار خواهد‌‏شد.»




 

جهت تماس با ما و همچنین اشتراک تجارب ماورایی و ، عرفانی خود و همچنین ثبت نام در کلاس ها و دوره های آموزشی حضوری و غیر حضوری #گروه_علمی_تحقیقاتی_آموزشی_متافیزیک_و_علوم_روحی_عرفان_متا  از راه های ارتباطی زیر استفاده کنید و بقین داشته باشید در کمترین زمان پاسخ شما داده خواهد شد ...
♾♾♾ راه های ارتباط با ما از طریق ایمیل :  

👇👇👇


Metaphysic16@gmail.com 
 

Erfanmeta@yahoo.com 
 

💫💫💫 راه های ارتباط با ما از طریق وبلاگ  :
👇👇👇👇👇👇

wWw.Erfanmeta.blogfa.com 
 

wWw.Erfanmeta.blogspot.com

کانال تلگرام ما را به دوستان خود معرفی کنید ...
👇👇👇👇👇👇

https://t.me/Erfanmeta

  • مصطفی نظری
۰۴
فروردين

به ساده ترین کلام مدیوم یا سوژه موجود یا فردیست که نقش رابط ارواح را ایفا میکندتا آنان بتوانند با انسان رابطه برقرار کنند. بدون وجود مدیوم هیچ پیوندی محسوس، ذهنی، خیالی، بدنی و غیره امکان پذیر نمیباشد. مطلب کاملا واضح است در میدان بسیار گسترده مربوط به احضار روح هرگز تایید وجود مدیوم انکار و تکذیب نشده است. مدیوم همیشه از نقش خود آگاهی نداردو چه بسا خودش در جمع کسانیست که در جلسه احضار ارواح حضور دارندو کمترین اطلاعاتی در این زمینه ندارد.

ایوون کاستلان در کتاب اسپریتیسم ترجمه آقای دکتر محمد حسین سروری اشاراتی واضح و روشن در تایید این مطلب ارائه میکند و بطور مثال در سال 1860 که دوران آغازین و شروع شکوفایی علم اسپریتیسم (احضار روح) است، خانه ای در پاریس و در کوچه دنوایه des Noyers)) محل نمایش اختلالات و بی نظمی هایی بود مثل، بهم ریختن وسایل خانه ظروف غذاخوری، مبلها و صندلیها، پخش و پلا شدن وسایل و پرتاب سنگهایی که پنجره ها را می شکست و دیگر کارهای زیان آور.

 

آلن کاردک از یک روح مافوق اجازه میگیرد تا روح مزاحم را احضار کند و اطلاعاتی از وی بدست آورد. در خلاصه ای از گفتگوی او با روح مزاحم مشخص میشود این روح آشوبگر و موذی قصد تفریح داشته و از دختری که پیشخدمت همان خانواده بوده بعنوان مدیوم استفاده میکرده و پاسخ سوال که در مورد آگاهی پیشخدمت نسبت به کمکی که به او میکرده است میگوید: بلی، دختر بیچاره از همه بیشتر ترسیده بود.

مدیوم ها این استعداد عجیب و بالا را مرهون و مدیون ساختار وجودی خودشان هستند، بی آنکه نیاز به هیچگونه کلاس و آموزشی نسبت به این موضوع داشته باشند. خود ارواح نیز میگویند که این استعداد مدیون جنبه و کالبد اثیری وجود آنها میباشد.

جنبه و کالبد اثیری ارواح زیربنای احضار روح بشمار میرود. انسان در این زمینه میتواند دارای سه جنبه مختلف باشد. میتوان فرض کرد که موجودات انسانی و زنده نیز مانند مرده ها دارای استعداد تجزیه شدن باشند. و همچنین میشود پذیرفت انسانهایی هم باشند که استعداد توزیع خصلتهای «جان بخشی» جنبه اثیری را دارا باشند، که معمولا در ماده بیحرکت و بیجان بدن جسمانی تعبیه شده است، که در نتیجه آن دو گروه بزرگ مدیوم ها را خواهیم داشت که آنها را مدیوم های «دو وجهی» و مدیوم های «هاله ای» نامگذاری کرده اند.

مدیوم های دو وجهی 

این مدیوم از قابلیت تجزیه شدن برخوردار است. در بعضی شرائط روح و جنبه اثیری وجود انسان از کالبد جسمانی که بی حرکت و برخوردار از نوعی زندگی آرام است و خود بوسیله رشته محکمی به چند غشاء بسیار ظریف (رشته حیاتی) پیوند خورده جدا میشوند. این رشته که از بند ناف است و انرژی حیاتی از طریق آن به تدریج در کالبد فیزیکی و جسمانی سر ازیر و مانع مرگ می شود.در صورت قطع رشته حیاتی همین انرژی می تواند به حیات خود ادامه دهد. معروفترین اینگونه مدیومها، مدیوم حلولی است. این مدیوم معمولا تحت تاثیر یک هیپنوتیزور قوی یا عامل و مسلط به دو وجه تقسیم میشود. در کالبد جسمانی بیحرکت به نوعیکه میتوان گفت در خلا بسر میبرد. روحی حلول میکند که حرف میزند، حرکت میکند، جابجا میشود، غذا میخورد و به صورت انسان کاملی در میآید.

 

انواع مدیوم های فیزیکی | مطالعات ماورا، روانشناسی، هیپنوتیزم و مدیتیشن

وقتی ارتباط پایان یافت و قطع شد روح از کالبد خارج بکنار ی میرود و عامل نیز فرد مورد آزمایش را با رعایت احتیاط کامل از هیپنوز یا خواب هشیارانه اش بیدار میکند این نوع مدیوم همانیست که امکان آزمایشهای مهم را در حضور دیگران فراهم میکند. در اثر تمرینهای مداوم نوعی آشنایی و پیوند بین عامل و سوژه که مطیع هیپنوتیزور بوده است بوجود میآید و به این ترتیب نتایج حیرت انگیزی به دست میآید که میتوان با قدرت روی آنها حساب کرد و بر عکس مدیومی که دارای استعداد کشف مستقیم و بدون واسطه باشد خیلی نادر است. گاهی در حالت هیپنوتیزم، گاهی در کمال آگاهی، فرد مورد آزمایش از دو وجه برخوردار میگردد و این همان پدیده نادریست که اشاره کردیم در حالی که جسم و تن آدمی با ضعف به سیر خود ادامه میدهد عناصر دقیق درونی به کشف مسائلی میپردازند که برای انسان ممنوع میباشد. برخی اوقات مدیوم به خواب فرو میرود و در خواب به دو قسمت تقسیم میشود، در حالی که هنوز در خواب است شروع به صحبت میکند. و گاهی با لحنی غیر از صدای همیشگی خودش، در اصل روحی در بدن او وارد میشود و شروع به برقراری ارتباط میکند.

 

جهت آموزش آسترولوژی و چگونگی خوانش چارت و  همچنین تفسیر چارت شخصی تولد همراه با توضیحات کامل و همچنین آموزش 
کار با شاغول 
کار با علم اعداد 
علم حروف 
سیستم های ارتعاشی
شمنیسم و ...
شناخت و کار با نمادها 
و ....
با آدرس های زیر در تماس باشید :

E-mail:

Metaphysic16@gmail.com

erfanmeta@gmail.com 

ID Telegram :  @Erfanmetaa

  • مصطفی نظری
۱۳
اسفند




روش آموزش مرکز،علمی،پژوهشی متافیزیک و علوم روحی عرفان متا بر اساس آموزه های اخلاقی و انسانی هست که فرد را به درون خودش فرا می خواند و این روش آموزشی بر اساس حکمت کهن و پر بار ایرانی قرار دارد ، و با تحقیق و پژوهش بسیار زیاد به دست آمده .. به عنوان مثال همین نگارش بسیار زیبا از استاد سخن سعدی شیرازی ما را به این فکر انداخت که بتوانیم از روش های تنفسی بسیار عالی جهت بهبود مراقبه استفاده کنیم ،و به همین دلیل مراقبه های بسیار خاصی جهت این مورد آماده شده که اساس اصلی مراقبه ها را تشکیل می دهد .

جهت آموزش آسترولوژی و چگونگی خوانش چارت و  همچنین تفسیر چارت شخصی تولد همراه با توضیحات کامل و همچنین آموزش 
کار با شاغول 
کار با علم اعداد 
علم حروف 
سیستم های ارتعاشی
شمنیسم و ...
شناخت و کار با نمادها 
و ....
با آدرس های زیر در تماس باشید :

E-mail:

Metaphysic16@gmail.com

erfanmeta@gmail.com 

ID Telegram :  @Erfanmetaa

 

  • مصطفی نظری
۰۶
اسفند
فرشتگان
فرشتگان موجوداتی علوی و از نور هستند که بسیار قدرتمند .پاک و خیر خواهند و البته ترسناک هستند و حس ترسی را که القا میکنند وصف ناپذیر است . کلمه فرشته یا همان انجل از کلمه لاتین آنجلوس و ریشه یونانی آگلوس که معنای پیغام رسان را میدهد اقتباس شده . 
 
مفهوم این موجود افلاکی در یهودیت و مسیحیت و حتی اسلام خیلی تحت تاثیر معنای و مفهوم آن در آیین زرتشتیان بوده است ماند اسامی چون یازاتاس .آمشا سپنتاس . 
ولی فرشتگان چی هستن ؟ این سوال شاید در دو هزار سال گذشته موجب شده که نوع بشر بیشترین جستجو و تامل را در باره این موجود داشته باشد و دومی شاید سوال دیگری بود که خیلی بحث میشد و این که چند فرشته میتواند روی نوک سوزن جای گرفته و حتی برقصند و جواب این سوالات در تمام دوران ها چه ساده و چه پیچیده از این حکایت دارد که فرشتگان همان خدایان هستند برای درک این موضوع فرد باید معنای غیر جبری واقعیت را دریابد به دور از هرگونه پیش داوری و تعصب شما میتوانید مقالات بیشماری در باره جهان های متعالی و علوی و ارواح متعالی و همچنین مقالاتی که به اساس خداوند گاری میپردازند رجوع کنید و یا حتی مقالاتی در باره طبیعت خدایان . در کل فرشتگان مذاهب در عمل با خدایان پاگانها یکی خواهند بود نه تنها در قالب معنای متعالی بودنشان بلکه در فرمشان هم یکسان هستند تنها شرایط و وضعیت نوع بشر بود که به آنها گاهی نام خدایان و گاهی نام فرشتگان اطلاق شده مانند خداوند عشق و جنگ خداوند ماه دریاها و عناصر اربعه که همانا در ادیان ابراهیمی ما فرشتگان عشق جنگ و حتی عناصر اربعه رو خواهیم داشت 
و خیلی جالب هستش که حتی در انجیل هم مشاهده میشود ک در ایه 1:82 میخوانیم خداوند در بالاترین مقاوم قرار دارد و میان دیگر خدایان حکم و حکومت میکند و همچنین در بخش ششم از همان آیه میخوانیم من میگویم شما خدایان هستید و همه شما کودکان بالاترین مقام خداوند . کلا در میان تئوریسینهای این بادیه خدایان کهن همانا فرشتگان ادیان هستند .

نتیجه تصویری برای ‪angel‬‏

قابل ذکر است که فرشتگان به دو گونه کوچک و بزرگ از لحاظ قدرت قابل تقسیم هستند . فرشتگان سطح پایین نهایتا مسئولیت پیغام رسانی را دارند در حالی که فرشتگان رده بالاتر بیشتر لحاظ قدرت و مسئولیت شبیه خدایان دورانهای پیشین هستن در کل در رده متعالی الهی فرشتگان در پایین ترین رده این عرش الهی قرار میگیرند .
فرشتگان مقرب 
با استناد به عقاید اسلام – یهودیت و مسیحیت فرشتگان مقرب چهار تا هستن میکائیل و گابرئیل و ارائیل و رافائیل .در اکثر مراسم جادویی این چهار فرشته مقرب فراخوانده میشوند . در کل به عنوان کنترل قدرت کیهان و کمک به کنترل دیگر ارواح از آنها مساعدت خواسته میشود . و به ندرت یک ملک مقرب تنها جهت ارتباط با جادوگر بر انگیخته میشود چون این گونه بی نهایت قدرتمند و برای جادوگر و نوع بشر حتی در کنار این موجود قرار گرفتن مخاطره انگیز است . 
همان گونه که قبلا در مقاله اشاره شده فرشتگان و فرشتگان مقرب همانا خدایان کهن در سنتهای دیگر هستند .

نتیجه تصویری برای ‪angel‬‏

 
و اگر طبقه بندی ادیان را در عرش الهی مد نظر قرار بدیم فرشتگان مقرب یک پله بالاتر از فرشتگان قرار خواهند گرفت فرشتگان مطرود ( فالن انجلس ) 
در کلاس قرار گیری موجودات ماورایی فرشتگان مطرود همسطح شیاطین در نظر گرفته میشوند و کلا این کلاسه بندی به خاطر این انجام شده چون در سنت های یهودی و مسیحی از این سخن میرود که شیاطین همان فرشتگان مطرود و رانده شده از عرش الهی هستند که به خباثت روی آوردن – البته بحث در باره رد یا قبول این سخن اصلا در این مقاله مطرح نیست – بلکه موردی اعتقادی و خارج مبحث ماست . ضمنا اسم مخصوص این موجودات را در خیلی از مراسم احضار دوران های قبل از مسیحیت شاهد هستیم و همیشه باید به یاد داشته باشیم که مراسم احضار فرشتگان مطرود همانند مراسم احضار شیاطین بوده و فرقی با هم در عمل ندارند 
در هر صورت ایده ای که فرشتگان مطرود وجود داشته و خود یک موجود با پیشینه متفاوت از شیاطین هستند مار به تقسیم بندی فرشتگان خاکستری و شیاطین خاکستری رهنمون خواهد کرد شما میتوانید این مراسم را در کتاب اول انوخیان و کتاب دوم انوخیان که فهرستی کامل از پاره ای از فرشتگان مطرود را در بردارد رجوع و جستجو کنید

 
در کانال تلگرام عرفان متا همراهمان باشید............

https://t.me/Erfanmeta

جهت آموزش متافیزیک با تلگرام 

گروه عرفان متا تماس بگیرید ........

t.me/Erfanmetaa

 


 
  • مصطفی نظری
۲۲
بهمن

 

پرانا را می‌توان جذب و ذخیره کرد. ذخیرة پرانا مانند پس‌انداز کردن آن است. بعضی عوامل موجب جذب بیشتر پرانا و بعضی عوامل موجب دفع آن می‌شود. ذخیرة پرانا خود موجب افزایش آن می‌شود. هنگامی که مقدار پرانا در کسی افزایش یابد، تأثیر مستقیمی بر روحیات و افکار و اعمال شخص می‌گذارد و شخص، توانمندی‌های خارق‌العاده‌ای از جنس قدرت‌های فیزیکی و متافیزیکی از خود بروز می‌دهد.
افزایش نیروی حیاتی، تأثیرات ملموسی دارد که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم قابل مشاهده است. حوزة این تغییرات بسیار است و بیان تمام موارد آن مقدور نیست، اما برای نمونه و در حد اشاره چند مورد بیان می‌شود. به نسبت افزایش نیروی حیاتی، توان شخص نیز افزایش می‌یابد و شخص نهایتاً تبدیل به انسانی کامل می‌شود. هنگامی که این نیرو باز هم افزایش یابد، شخص به موجودی افسانه‌ای تبدیل و قابلیت‌های کیهانی و الهی از او صادر می‌گردد.
نتیجه تصویری برای ‪PRANA‬‏

 
بعضی به‌طور طبیعی جاذب پرانا هستند و ذخیرة زیادی از آن را دارند. بعضی نیز دافع پرانا هستند و ذخیرة کمی از آن دارند. بعضی اعمال نیز موجب افزایش و حفظ پرانا و بعضی اعمال موجب کاهش آن می‌شود. تمریناتی نیز برای افزایش و ذخیرة پرانا وجود دارد.
ذخیرة انرژی پرانا نیازهای حیاتی شخص را کاهش می‌دهد. برای مثال، از نیاز شخص به آب و خوراک و خواب کاسته می‌شود. گزارش‌هایی از کسانی که قادر به ذخیره و افزایش میزان پرانا در خود بوده‌اند، ثبت شده است که برای مدت‌های طولانی بدون هوا و یا آب و غذا و خواب زندگی کرده‌اند.
پرانا را نه تنها از طریق تنفس، بلکه از طرق مختلفی از جمله آب یا غذا یا غیره می‌توان جذب کرد. گاه نیز می‌توان آن را مستقیماً از کیهان، کائنات یا آسمان به دست آورد. انجام اعمال هم‌سوی با ارادة الهی نیز موجب می‌شود که قدرت جذب شخص بالا برود. انسان و موجودات زنده دارای حداقلی از این نیرو برای زنده ماندن هستند. وقتی این نیرو افزایش می‌یابد، توانمندی‌های شخص نیز افزایش می‌یابد.
به طور طبیعی کسانی که این نیرو را در خود ذخیره کنند، یا سطح آن را افزایش دهند، از سلامت بسیار خوبی برخوردار می‌شوند. با توجه به این که نیروی حیاتی ارتباط مستقیمی با غدد مختلف بدن دارد، ارتباط این دو مستقیم است. با کاهش یکی، آن دیگری هم کاهش می‌یابد و با افزایش آن، دیگری نیز افزایش خواهد یافت. این نیرو که پالایش نیز می‌یابد، موجب تأمین سلامت و افزایش طول عمر شخص خواهد شد.

 

 

 

 

ما را در کانال تلگرام عرفان متا  دنبال کنید.
برای ثبت نام در کلاس های آموزشی به آی دی تلگرام زیر پیام دهید:


Erfanmetaa@
 
  • مصطفی نظری