متافیزیک و علوم ماورایی

عرفان متا ، دریچه ای به سوی آگاهی و خرد

متافیزیک و علوم ماورایی

عرفان متا ، دریچه ای به سوی آگاهی و خرد

متافیزیک و علوم ماورایی

کامل ترین وبلاگ در مورد ماورا و متافیزیک و علوم روحی
وبلاگ های دیگر گروه علمی،تحقیقاتی،آموزشی عرفان متا

👇👇👇

wWw.Erfanmeta.blogfa.com

wWw.Erfanmeta.blogspot.com

در کانال تلگرام گروه علمی -آموزشی - تحقیقاتی عرفان متا ما را همراهی کنید:

https://t.me/Erfanmeta

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «متافیزیک» ثبت شده است

۰۶
آبان

پرانا را می‌توان جذب و ذخیره کرد. ذخیرة پرانا مانند پس‌انداز کردن آن است. بعضی عوامل موجب جذب بیشتر پرانا و بعضی عوامل موجب دفع آن می‌شود. ذخیرة پرانا خود موجب افزایش آن می‌شود. هنگامی که مقدار پرانا در کسی افزایش یابد، تأثیر مستقیمی بر روحیات و افکار و اعمال شخص می‌گذارد و شخص، توانمندی‌های خارق‌العاده‌ای از جنس قدرت‌های فیزیکی و متافیزیکی از خود بروز می‌دهد.
افزایش نیروی حیاتی، تأثیرات ملموسی دارد که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم قابل مشاهده است. حوزة این تغییرات بسیار است و بیان تمام موارد آن مقدور نیست، اما برای نمونه و در حد اشاره چند مورد بیان می‌شود. به نسبت افزایش نیروی حیاتی، توان شخص نیز افزایش می‌یابد و شخص نهایتاً تبدیل به انسانی کامل می‌شود. هنگامی که این نیرو باز هم افزایش یابد، شخص به موجودی افسانه‌ای تبدیل و قابلیت‌های کیهانی و الهی از او صادر می‌گردد.
بعضی به‌طور طبیعی جاذب پرانا هستند و ذخیرة زیادی از آن را دارند. بعضی نیز دافع پرانا هستند و ذخیرة کمی از آن دارند. بعضی اعمال نیز موجب افزایش و حفظ پرانا و بعضی اعمال موجب کاهش آن می‌شود. تمریناتی نیز برای افزایش و ذخیرة پرانا وجود دارد.



ذخیرة انرژی پرانا نیازهای حیاتی شخص را کاهش می‌دهد. برای مثال، از نیاز شخص به آب و خوراک و خواب کاسته می‌شود. گزارش‌هایی از کسانی که قادر به ذخیره و افزایش میزان پرانا در خود بوده‌اند، ثبت شده است که برای مدت‌های طولانی بدون هوا و یا آب و غذا و خواب زندگی کرده‌اند.
پرانا را نه تنها از طریق تنفس، بلکه از طرق مختلفی از جمله آب یا غذا یا غیره می‌توان جذب کرد. گاه نیز می‌توان آن را مستقیماً از کیهان، کائنات یا آسمان به دست آورد. انجام اعمال هم‌سوی با ارادة الهی نیز موجب می‌شود که قدرت جذب شخص بالا برود. انسان و موجودات زنده دارای حداقلی از این نیرو برای زنده ماندن هستند. وقتی این نیرو افزایش می‌یابد، توانمندی‌های شخص نیز افزایش می‌یابد.
به طور طبیعی کسانی که این نیرو را در خود ذخیره کنند، یا سطح آن را افزایش دهند، از سلامت بسیار خوبی برخوردار می‌شوند. با توجه به این که نیروی حیاتی ارتباط مستقیمی با غدد مختلف بدن دارد، ارتباط این دو مستقیم است. با کاهش یکی، آن دیگری هم کاهش می‌یابد و با افزایش آن، دیگری نیز افزایش خواهد یافت. این نیرو که پالایش نیز می‌یابد، موجب تأمین سلامت و افزایش طول عمر شخص خواهد شد.



 

دوره های آموزشی و همچنین جلسات درمانی 60 دقیقه ای شامل مشاوره و درمان برای شناسایی آنچه از جلسه  و درمان نیاز دارید است. 

می توانید با شماره 09176046145  از طریق تماس تلفنی و تلگرام و واتساپ تماس بگیرید ....

تعادل را به زندگی خود بیاورید………………………………..

  • مصطفی نظری
۰۵
آبان
انسان یک موجود دو بعدی هست که شامل بعد فیزیکی و متافیزیکی که از هفت بخش تشکیل شده که به هر یک از این بخش ها کالبد یا Body می گویند.
کالبدها به ترتیب :
1- کالبد فیزیکی
2- کالبد اثیری
3-کالبد عللی
4- کالبد ذهنی
5- کالبد روحی
6- کالبد آسمانی
7- کالبد الهی
شکل و فرم هفت کالبد در یک انسان نرمال بدین شکل است از کالبد 1 تا 4 شبیه هم هستند فقط با این تفاوت که هر چه به کالبد بالاتر می رویم شکل مات تر و شبح تر می شود یعنی واضح و شفاف نیستند.
کالبد شماره 5 شبیه به یک توده نور می باشد یعنی توده نور متافیزیکی یعنی فقط نور دیده می شود و به نسبت نورانی تر می شود.
از نظر سایز از کالبد شماره 1 تا 7 هر چه به بالتر برویم حجم و سایز بزرگتر می شود مثلا از کالبد شماره 1 تا 4 حبزرگتر و مبهم تر می شود و به نسبت از کالبد 5 تا 7 بیشتر می شود.
از نظر ماهیت کالبد اول ماهیت فیزیکی دارد و هر چه به بالاتر برویم ماهیت ها عوض می شود .یعنی 7 جنس مختلف که شباهتهایی بصورت دو به دو با هم دارند مثلا کالبد 1 و 2 شبیه هم هستند 3 و 4 شبیه هم و .....
هر چه بالاتر برویم ماهیتها نرم تر و لطیف تر و رقیق تر می شوند .
از نظر توانایی کالبد فیزیکی از همه کالبدها ضعیف تر می باشد .توانایی ذهن در کالبد 4 می باشد و نسبت به توانایی مغز فیزیکی عدد 10 به توان 63 می باشد .
جنسیت ها در کالبد 1 مشخص است یا زن یا مردودر کالبدهای 2 و 3 و 4 هم اختلاف جنسیت است با این تفاوت که هر چه بیشتر از کالبد 2 به 4 برویم تفاوتها کمتر می شود و شباهتها زیادتر و از کالبد 5 به بعد جنسیت مطرح نیست .در کالبد 1 همه چیز دوگانه است و هر چه به سمت کالبد 4 برویم کمتر می شود.از کالبد 5 به بعد یگانگی وجود دارد. یعنی از کالبد 1 به بعد منفی کمتر می شود و مثبت بیشتر.
همه کالبدها با هم در ارتباطند و هر اتفاقی در کالبد 1 بیفتد اثرآن بر روی کالبدهای دیگر هم نمودار می شود .به عنوان مثال در کالبد 2 بیشتر و در کالبد هفت کمتر .
در یک انسان نرمال کالبد 7 همه کاره هست و کالبدهای دیگر در زیر قرار دارند البته بصورت سلسله مراتبی.
اصل انسان در کالبد 7 است و بقیه پوشش.در یک انسان زنده و بیدار همه 7 کالبد بر روی هم هستند.در انسان خواب کالبد 2 تا 7 بیرون می آید .
تجربه کامل خروج روح مرگ می باشد و بعد خواب.
مکان و زمان در کالبد فیزیکی زیاد است و در کالبدهای 2 تا 4 زمان و مکان هست ولی بسیار کم محسوس می شودولی در کالبدهای 5 به بالا اصلا زمان و مکان مطرح نیست .
برای دست یافتن به این کالبدها باید کالبدهای دیگر را هم بشناسیم.......... Medicine and Metaphysics: Advancing Our Understanding of the Body
  • مصطفی نظری
۱۱
اسفند


مدیوم یعنی ارتباط دهنده بین این جهان و دنیاهای دیگر در پسا زندگی ....
اگر هر امری غیر عادی پیش آید مثل قطع ارتباط احتمالی، یا بروز صدای شدید، همچنین دخالت بی موقع فردی که از حالت کشف کننده در چنین لحظه ای بی خبر است، چون کالبد جسمانی را به صورت فردی که در خواب است مشاهده میکند و بصورت عصبانی با او برخورد کند یا هر موقعیت پیش بینی نشده ای که در چنین حالتی برای مدیوم خطرناک میباشد در روی زمین اتفاق بیافتد، پوسته های ظریفی که در کنار جسم نظارت میکنند روح را مطلع میسازند تا مجددا و سریعا به کالبد خود برگردد.

روش فوق الذکر هر نوع هبوط روح را (هر روحی که باشد) در مدت تنهاییش، در بدن کالبد جسمانی سبب میشود. این عمل نوعی تماس با جوهای فوق زمینی بشمار میرود. در اصطلاح علم سحر، شکل قابل روئیتی که دارای بعضی خواص فیزیکی و جسمانیست و گاهی بوسیله مدیوم در حالت ارتباط با روح صادر میشودمدیوم اکتو پلاسمی است. ( در دنیای اجنه نیز گاه با چنین مقوله ای برخورد میکنیم.) این نوع مدیوم در نوع خود بی نظیر و منحصر بفرد میباشد.

این نوع مدیومها در نتیجه انتقال انرژی و نیروی مخصوصی که از شبکه حیاتی بدست میاید، از خاصیتی برخوردارند که ماده لطیف اثیری ساکنان فضا و موجودات ماوراء الطبیعه را به تناسب احساسات ما متراکمتر، محسوستر و قابل لمستر میکنند. متخصصین علوم روح و متافیزیک این اعمال شگفت انگیز و حیرت آور را تحت عنوان « تجسم و تجسد» میشناسند. این اعمال از نوعی اکتو پلاسم بوجود میایند که ظاهر آنها هرچند بجز یک نسج، یک پرده نازک حریر مانند و ظریف، یک عضو بدن مانند دست یا زبان و گاهی شکلی پیچیده و مرکب چیز دیگری نیست. ظهور این اشکال غالبا از راه دهان مدیوم صورت میگیرد. بطوریکه مشاهده کننده خیال میکند این شکل از سقف دهان، قسمت داخلی گونه ها و لثه ها بوجود میاید.

تمام ارگانیسمهای مدیومی برای یک نوع فعالیت خاص تربیت و آماده نشده اند. معمولا این ارگانیسمها جنبه تخصصی دارند. آلن کاردک با توجه بکار مدیومها آنها را بشرح زیر طبقه بندی میکند:


 

مدیوم های جسمانی

به معنی واقعی کلمه به جابجایی اشیاء، بلند کردن جسمی با نیروی مغناطیسی بدن یا قوای سیاله،شرکت در اعمال احضار روح زدن ضربه و غیره میپردازند.

 

مدیوم های حسی یا تاثر پذیر

 

حضور روح را با احساس و تاثر شخصی بدست می آورند. در صورتیکه روح نیکوکار و خیر باشد. ملایم، و در صورتیکه روح بدکار و شرور باشد. خشن،هستند.

 

مدیوم های سمعی

 

صدای ارواح را گاهی درون خودشان و گاهی بیرون از خودشان میشنوند. گاهی نیز قادرند روح را از صدایش بشناسند.

 

 

مدیوم های ناطق

 

این مدیوم ها، مانند یکی از انواع قبلی نمیباشند. مدیوم های ناطق مثل یک مدیوم رونویسی کننده با دست و بازو، دستور ارواح را که از طریق اعضای صوتی روی آنها تاثیر میکنند و اثر میگذارند، میشنوند.

 

 

مدیوم های بصیر یا بینا؛ که گاهی بیدار و گاهی خوابند

 

این نوع مدیوم ها از نوعی حس بصری برخوردارند ولی در واقع از طریق جنبه اثیری خود با جنبه اثیری ارواحی که از جسم خود جدا شده اند، رابطه برقرار میکنند. بهترین دلیل این امر آنستکه این مدیوم ها با چشمان بسته هم میتوانند بخوبی ببینند.

 

 

مدیوم های شفابخش

 

مدیوم های شفابخش که نیروی حیاتی آنها با نیروی اثیری ارواح ترکیب شده، در جسم بیمار یا بیماران جریان پیدا میکنند و به زندگی حیوانی او مجددا جان تازه ای میبخشند.

 

 

مدیوم های نویسنده یا پسیکوگراف

 

این نوع مدیوم انگشتها یا دستش را روی میز گردی که حروف و علائم و یک عقربه نگارش روی آن تعبیه شده است قرار میدهند میز به نوسان در می آید و حروف و علائم را روی کاغذی رسم میکند. یا اینکه مدیوم در برابرش صفحه ی کاغذی گذاشته و قلمی در دست میگیرد، به این ترتیب خیلی زود در برابر نگارش خود بخود و بیواسطه قرار میگیرد. این نوع دریافت از ارواح بسیار شایع است.

 

 

مدیوم های ویژه

 

مدیوم های ویژه یعنی متخصص در بعضی انواع ایجاد رابطه و احضار روح، همچون پزشکی، اخلاقی، علمی، به طرز شاعرانه، از لحاظ موسیقی، هنری و ...

 

 

مدیومها در آزمایش استعداد خود ممکن است بصورتهای زیر باشند

 

* تازه کار و بی تجربه، تربیت شده یا غیر مثمر ثمر.

 

 

* به اختصار پردازنده یا با صراحت و رک گو.

 

 

* انعطاف پذیر(قابل استفاده به طرق مختلف)، یا انحصاری.

 

 

* آرام ،تند یا تشنج آور باشند.

 

هر قدر مدیوم ها بین مردم عجیب و غریب باشند، باز نمیتوانند عاری از عیوب و نوافص باشند. بعضی از این معایب مختص همان مدیومهاست، ولی برخی دیگر در این مورد با ما یکسان هستند. این معایب بشرح زیر میباشند.

 

 

* مدیوم های وسواسی:

 

 

مدیوم هایی هستند که نمیتوانند یک روح مزاحم را از سر خود دفع کنند.

 

 

* مدیوم های مجذوب:

 

 

مدیوم هایی که بوسیله یک روح فریبکار گول خورده اند.

 

 

* مدیوم های رام شده:

 

 

مدیومهایی که تسلط اخلاقی یا مادی روح شروری را تحمل میکنند.

 

 

* مدیوم های جلف:

 

 

مدیوم هایی که از استعداد خود در هیات بازیگری استفاده میکنند. 

 

 

* مدیوم های مغرور:

 

 

مدیوم هایی که به استعدادها و روابط خود میبالند. 

 

 

* مدیوم های حساس و زودرنج:

 

 

مدیوم هایی که قدرت تحمل انتقاد را ندارند.

 

 

* مدیوم های پرمدعا و از خود راضی:

 

 

مدیوم هایی که خودرا عاری از خطا . اشتباه تصور میکنندو چنین میپندارند که تنها با ارواح والا مقام یا موجه در ارتباط هستند. 

 

 

* مدیوم های مزدور و نفع پرست:

 

 

مدیوم هایی که برای کار خود مزد و بهای گرانی خواهانند. 

 

 

* مدیوم های بد دل و شرور:

 

 

مدیوم هایی که بسیار متقلب و شرورند. 

 

 

* مدیوم های خودخواه:

 

 

مدیوم هایی که استعداد و روابط خود را برای خودشان نگه میدارند.

 

 

* مدیوم های حسود:

 

 

مدیوم هایی که نسبت به همکاران تواناتر از خود و هر نوع نارسایی های دیگر انسانی چه مادی و چه معنوی حسادت میورزند.

 

می توانید با ثبت نام و شرکت در کلاس های آموزشی حضوری و غیر حضوری گروه علمی-تحقیقاتی-آموزشی عرفان متا از همه مطالب و آموزش های متافیزیکی، درمانی،انرژی، علوم غریبه و دفینه یابی ، نمادها و سمبلهای درمان و دفینه و ... اطلاع و استاد شوید ....

با ایمیل های زیر با ما در تماس باشید ...

 

Metaphysic16@gmail.com

 

 

همچنین می توانید در کانال تلگرام گروه علمی-تحقیقاتی-آموزشی عرفان متا نیز عضو شوید که با جرات می توان گفت یک دیکشنری تمام عیار ماورایی می باشد...

 

https://t.me/Erfanmeta

 

جهت ارتباط با ما با ای دی تلگرام در تماس باشید:

@Erfanmetaa


 

 

 

 

 

 

  • مصطفی نظری
۱۲
شهریور

" ارتور ستیل ول " ثروتی گرد اورد  باور نکردنی .! هزاران کیلومتر راه اهن احداث کرد و 40 شهر را ساخت. ولی هیچگاه بدون مشورت با افرادی که او انها را " دوستان نامرئی " مینامید – قدمی برنداشت . خانم و اقای " ستیل ول " مانند بیشتر زن و شوهرها, زندگی زناشوئی خود را با پول اندک شروع کردند . پدر و مادر "ستیل ول " در " ایندیانا " مزرعه دارانی فقیر – ولی قانعه و صرفه جو بودند, با اینحال درامدشان کفاف زندگی انان را نمی داد . " ارتور ستیل ول " از اینکه به اولیای همسرش کمک میکرد و درامد ناچیزش را با انها تقسیم مینمود – احساس مباهات میکرد . یک تنه, فعالیت را اغاز کرد . نخستین کار او  راندن یک واگن باری بود . چند هفته بعد به سمت کارمند دفتری راه اهن ارتفاء یافت و در همان جا ماندگار شد . دوران دبیرستان را به زحمت به پایان رسانده بود, پول و پله ای در بساط نداشت و به هیچوجه امیدوار نبود که اینده ای درخشان در انتظارش باشد . ولی شبهای متوالی, مرتبا"  نداهائی میشنید . گاهی صداها هنگام خواب به سراغش می امدند و زمانی هنگامیکه زیر نور چراغ به مطالعه مشغول بود – این صداها توجه او را به خود جلب میکردند. این صداهای پنهانی که در ضمیرش طنین می انداخت, بهیچوجه برایش تازگی نداشتند و او را به وحشت نمی انداختند, زیرا از پانزده سالگی با اینگونه صداها مانوس شده بود . در دفتر خاطراتش به این نداهای پنهانی اشاره کرده و نوشته بود که این صدا به او خاطر نشان ساخته بود که در خلال چهارسال با دختری بنام " جنویو وود " ازدواج خواهد کرد . در ان زمان کسی را به این نام نمیشناخت .  ولی به زودی این پیشگوئی به حقیقت پیوست و با دختری با این نام ازدواج کرد . از ان تاریخ به بعد " ستیل ول " کاملا به این نداهای غیبی اعتقاد پیدا کرد .

ارتور ستیل ول

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

او هیچگاه درباره این صداها با کسی جز همسرش سخن نمی گفت, زیرا از این بیم داشت که دیوانه اش خطاب کنند و بگویند عقلش را از دست داده است .  هنگامیکه پشت میز کارش نشسته بود – این صداهای غیبی مرتبا" به او نهیب میزدند و او را تشویق میکردند که به غرب برود و به ساختن راه اهن – که در ان زمان شاخه های فولادین خود را به هر سو می گستراند – مبادرت ورزد . سرانجام " ارتور " و همسرش "  جنی " در برابر این نداها سر تسلیم فرود اوردند . او کارش را رها کرد و دار و ندار خود را درون ارابه ای که به عاریه گرفته بود گذاشتند و راهی " کانزاس سیتی " شدند . " ارتور " در انجا در یک شرکت حق العمل کاری شغلی پیدا کرد, ولی صداهای ناشناخته دوباره به سراغش امدند و همانگونه که خود میگوید- او را تشویق به ساختن راه اهن کردند .! باور کردنش دشوار است, ولی این کارمند ساده که هفته  ای چهل دلار درامد داشت سرانجام موفق شد یک راه اهن بسازد . بانکداران او را میشناختند و به او اعتماد داشتند . بنابر این بدست اوردن سرمایه کار دشواری نبود . بی سر وصدا زمینش را خرید و دست بکار شد, وپیش از انکه سرمایه گذاران "نیویورک " دریابند چه اتفاقی در شرف وقوع بود, راه اهن <  خط کمربندی کانزاس سیتی > را درست بغل گوش انها راه انداخته بود . در طول زندگی این شخصیت عجیب, واقعه ای شگفت انگیزتر از ان نبود که  تصمیم گرفت راه اهنی بسازد که مزارع گندم " کانزاس " را به خلیج مکزیک متصل میساخت . این اقدامی چشمگیر و کاملا منطقی بود که سالمندان با تجربه ان زمان, ان را نادیده گرفته بودند . " ارتور ستیل ول " سرمایه گذار  26  ساله ای که ادعا میکرد از سوی صداهای غیبی هدایت میشود – از فرصت استفاده کرد و برای انجام چنین کاری دل بدریا زد . هر بار که با مشگلات بزرگی روبرو می شد و تصمیم میگرفت از کار کناره گیری کند – در خلوت به استغاثه میپرداخت و از مشاوران نامرئی خود درخواست میکرد تا او را راهنمائی کنند . همه موانع یکی پس از دیگری از میان میرفت – تا انکه خط اهن او به 50 مایلی " گال وستن " رسید . او بعدا" نوشت که در اینباره از مشاوران نامرئی اش کسب دستور کرد, به او گفته شد که بی درنگ کار را  متوقف سازد – چون در غیر این صورت زندگی اش تباه خواهد شد . زیرا سرنوشت ناگواری در انتظار شهر "گال وستن " است.! و بهتر است او شهر را دور بزند و به راهش ادامه دهد . البته ستیل ول از این موضوع دچار حیرت و سرگردانی شد, با اینحال چاره ای جز اطاعت نداشت .

 

اولین دفتر ستیل ول در کانزاس

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 همکارانش ایراد میگرفتند و سخنان او را درباره راهنمائی غیرمتعارف باور نداشتند, ولی او مجبور  بود بی درنگ تغییر مسیر را صادر کند . " ستیل ول " دندانهایش را بهم میفشرد و همه دشواریها را تحمل میکرد . همکارانش پیش از همه درباره این تصمیم پر خرج و بیهوده – از او توضیح میخواستند . ولی " ستیل ول " همچنان  سکوت میکرد . مردم " گال وستن " که به این راه اهن دلخوش کرده بودند و امیدوار بودند کار و کسب شان بهتر شود- با این تغییر مسیر ناگهانی سخت به خشم امدند . اما " ستیل ول " همچنان در تصمیم خود پایدار بود و راه اهن  جنوب "کانزاس سیتی " از نقطه ای دور افتاده ای که به افتخار " ارتور ستیل ول " بندرگاه " پورت ارتور " نام گرفت به خلیج مکزیک رساند. چندی بعد فاجعه اغاز گشت و طوفان سهمگینی شهر " گال وستن " را نابود ساخت , لیکن به بندر " پورت ارتور " و تاسیسات راه اهن که دور از  مرکز فاجعه قرار داشت اسیبی وارد نیامد .! همکارانش که قبلا او را به شدت مورد سرزنش قرار داده بودند, اکنون بخاطره اقبال بلندش او را ستایش میکردند ." ستیل ول " که اکنون به او لقب " ستیل ول "  خوش اقبال میدادند – تنها لبخندی میزد و سخنی بر زبان نمیراند . او وهمسرش " جنی " خوب میدانستند که مردم هیچگاه سخنان انان را درباره مشاوران نامرئی و اسرارامیز باور نمی کنند . 

 

چه کس باور میکرد انها موفق شوند

 
 
 
 
 
 
 
 

 

انها در این پروژه بیش از یک میلیون دلار درامد کسب کرده بودند و تمام این ثروت بخاطره مشاوران نامرئی بود . 

" ستیل ول " همیشه می گفت : مردم چگونه باور می کنند که من بدون انکه همسرم را دیده باشم – چهار سال قبل از ازدواج نام او را میدانستم.؟ چگونه باور می کنند که ظرف مدت هفت سال از یک کارمند ساده و فقیر به یک میلیونر سازنده راه اهن تبدیل شدم – انها چگونه باور می کنند من حادثه ناگوار " گال وستن " را میدانستم .! این مرد جمعا" به ساختن هفت راه اهن مبادرت نمود . بندر " پورت ارتور " را برای کشتی ها احداث کرد – 40 شهر بزرگ و کوچک ساخت که وجه تسمیه دو شهر ان – یعنی " پورت ارتور " در تکزاس و شهر " ستیل ول " در " اکلاهما " بنام اوست . در طول زندگی شگفت انگیز خود ثروت چشمگیری گرد اورد . به هر چه دست میزد تبدیل به پول میشد و تمام اینها را مدیون مشاوران اسرار امیز خود بود . او به احضار ارواح اعتقادی نداشت و در دوران زندگی پر مشغله خود فرصتی یافت تا 30 جلد کتاب به رشته نگارش دراورد . یکی از معروفترین کتابهای او " روشنائی که هیچگاه خاموش نشد " نام داشت که تا مدتها, پر فروش ترین کتاب زمان خود بود . در سال 1910  کتابی نوشت که در ان به تفضیل وقوع جنگ جهانی اول را پیشگوئی کرده بود . در سال 1914 کتاب جالب دیگری نوشت که به " همه جهان – جز المان " نام داشت . در این کتاب شکست المان و متحدین, سقوط رژیم سلطنتی در روسیه, استقلال فنلاند و لهستان و پیدایش " اسرائیل " را پیشگوئی کرده است . " ارتور ستیل ول " در سال 1928 دیده از جهان فرو بست .

 

بندر قدیمی پورت ارتور

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 دو هفته پس از  درگذشت وی – همسرش " جنی ستیل ول " بر اثر سقوط از پنجره اسمانخراشی در " من هتن " جان سپرد و به شوهرش – که سالها قبل بنا به راهنمائی ان صداهای اسرا امیز او را به همسری برگزیده بود پیوست .

 

می توانید با ثبت نام و شرکت در کلاس های آموزشی حضوری و غیر حضوری گروه علمی-تحقیقاتی-آموزشی عرفان متا از همه مطالب و آموزش های متافیزیکی، درمانی،انرژی، علوم غریبه و دفینه یابی ، نمادها و سمبلهای درمان و دفینه و ... اطلاع و استاد شوید ....

با ایمیل های زیر با ما در تماس باشید ...

 

Metaphysic16@gmail.com

 

Erfanmeta.yahoo.com

 

همچنین می توانید در کانال تلگرام گروه علمی-تحقیقاتی-آموزشی عرفان متا نیز عضو شوید که با جرات می توان گفت یک دیکشنری تمام عیار ماورایی می باشد...

 

https://t.me/Erfanmeta

 

جهت ارتباط با ما با ای دی تلگرام در تماس باشید:

 

@Erfanmetaa


 

  • مصطفی نظری
۰۴
فروردين

به ساده ترین کلام مدیوم یا سوژه موجود یا فردیست که نقش رابط ارواح را ایفا میکندتا آنان بتوانند با انسان رابطه برقرار کنند. بدون وجود مدیوم هیچ پیوندی محسوس، ذهنی، خیالی، بدنی و غیره امکان پذیر نمیباشد. مطلب کاملا واضح است در میدان بسیار گسترده مربوط به احضار روح هرگز تایید وجود مدیوم انکار و تکذیب نشده است. مدیوم همیشه از نقش خود آگاهی نداردو چه بسا خودش در جمع کسانیست که در جلسه احضار ارواح حضور دارندو کمترین اطلاعاتی در این زمینه ندارد.

ایوون کاستلان در کتاب اسپریتیسم ترجمه آقای دکتر محمد حسین سروری اشاراتی واضح و روشن در تایید این مطلب ارائه میکند و بطور مثال در سال 1860 که دوران آغازین و شروع شکوفایی علم اسپریتیسم (احضار روح) است، خانه ای در پاریس و در کوچه دنوایه des Noyers)) محل نمایش اختلالات و بی نظمی هایی بود مثل، بهم ریختن وسایل خانه ظروف غذاخوری، مبلها و صندلیها، پخش و پلا شدن وسایل و پرتاب سنگهایی که پنجره ها را می شکست و دیگر کارهای زیان آور.

 

آلن کاردک از یک روح مافوق اجازه میگیرد تا روح مزاحم را احضار کند و اطلاعاتی از وی بدست آورد. در خلاصه ای از گفتگوی او با روح مزاحم مشخص میشود این روح آشوبگر و موذی قصد تفریح داشته و از دختری که پیشخدمت همان خانواده بوده بعنوان مدیوم استفاده میکرده و پاسخ سوال که در مورد آگاهی پیشخدمت نسبت به کمکی که به او میکرده است میگوید: بلی، دختر بیچاره از همه بیشتر ترسیده بود.

مدیوم ها این استعداد عجیب و بالا را مرهون و مدیون ساختار وجودی خودشان هستند، بی آنکه نیاز به هیچگونه کلاس و آموزشی نسبت به این موضوع داشته باشند. خود ارواح نیز میگویند که این استعداد مدیون جنبه و کالبد اثیری وجود آنها میباشد.

جنبه و کالبد اثیری ارواح زیربنای احضار روح بشمار میرود. انسان در این زمینه میتواند دارای سه جنبه مختلف باشد. میتوان فرض کرد که موجودات انسانی و زنده نیز مانند مرده ها دارای استعداد تجزیه شدن باشند. و همچنین میشود پذیرفت انسانهایی هم باشند که استعداد توزیع خصلتهای «جان بخشی» جنبه اثیری را دارا باشند، که معمولا در ماده بیحرکت و بیجان بدن جسمانی تعبیه شده است، که در نتیجه آن دو گروه بزرگ مدیوم ها را خواهیم داشت که آنها را مدیوم های «دو وجهی» و مدیوم های «هاله ای» نامگذاری کرده اند.

مدیوم های دو وجهی 

این مدیوم از قابلیت تجزیه شدن برخوردار است. در بعضی شرائط روح و جنبه اثیری وجود انسان از کالبد جسمانی که بی حرکت و برخوردار از نوعی زندگی آرام است و خود بوسیله رشته محکمی به چند غشاء بسیار ظریف (رشته حیاتی) پیوند خورده جدا میشوند. این رشته که از بند ناف است و انرژی حیاتی از طریق آن به تدریج در کالبد فیزیکی و جسمانی سر ازیر و مانع مرگ می شود.در صورت قطع رشته حیاتی همین انرژی می تواند به حیات خود ادامه دهد. معروفترین اینگونه مدیومها، مدیوم حلولی است. این مدیوم معمولا تحت تاثیر یک هیپنوتیزور قوی یا عامل و مسلط به دو وجه تقسیم میشود. در کالبد جسمانی بیحرکت به نوعیکه میتوان گفت در خلا بسر میبرد. روحی حلول میکند که حرف میزند، حرکت میکند، جابجا میشود، غذا میخورد و به صورت انسان کاملی در میآید.

 

انواع مدیوم های فیزیکی | مطالعات ماورا، روانشناسی، هیپنوتیزم و مدیتیشن

وقتی ارتباط پایان یافت و قطع شد روح از کالبد خارج بکنار ی میرود و عامل نیز فرد مورد آزمایش را با رعایت احتیاط کامل از هیپنوز یا خواب هشیارانه اش بیدار میکند این نوع مدیوم همانیست که امکان آزمایشهای مهم را در حضور دیگران فراهم میکند. در اثر تمرینهای مداوم نوعی آشنایی و پیوند بین عامل و سوژه که مطیع هیپنوتیزور بوده است بوجود میآید و به این ترتیب نتایج حیرت انگیزی به دست میآید که میتوان با قدرت روی آنها حساب کرد و بر عکس مدیومی که دارای استعداد کشف مستقیم و بدون واسطه باشد خیلی نادر است. گاهی در حالت هیپنوتیزم، گاهی در کمال آگاهی، فرد مورد آزمایش از دو وجه برخوردار میگردد و این همان پدیده نادریست که اشاره کردیم در حالی که جسم و تن آدمی با ضعف به سیر خود ادامه میدهد عناصر دقیق درونی به کشف مسائلی میپردازند که برای انسان ممنوع میباشد. برخی اوقات مدیوم به خواب فرو میرود و در خواب به دو قسمت تقسیم میشود، در حالی که هنوز در خواب است شروع به صحبت میکند. و گاهی با لحنی غیر از صدای همیشگی خودش، در اصل روحی در بدن او وارد میشود و شروع به برقراری ارتباط میکند.

 

جهت آموزش آسترولوژی و چگونگی خوانش چارت و  همچنین تفسیر چارت شخصی تولد همراه با توضیحات کامل و همچنین آموزش 
کار با شاغول 
کار با علم اعداد 
علم حروف 
سیستم های ارتعاشی
شمنیسم و ...
شناخت و کار با نمادها 
و ....
با آدرس های زیر در تماس باشید :

E-mail:

Metaphysic16@gmail.com

erfanmeta@gmail.com 

ID Telegram :  @Erfanmetaa

  • مصطفی نظری
۲۸
دی

حیوانات نیز مانند سایر جاندارانی که نسبت به عوامل طبیعی و محیطی عکس العمل نشان می دهند روح دارند. آنها درواقع پس از انسانها که در عالیترین مراحل تکامل حیات به سر می برند، قرار داشته و دارای آگاهی بیشتری از تجربیات حیات و گذشته هایی که داشته اند نسبت به جانداران و موجودات صاحب روح پست تر از خود یعنی گیاهان و جمادات می باشند. در بین جانوران اما طبقه بندی تکامل روحی نیز وجود دارد.

The Law Of Attraction Guardians And Spirit Animals

یعنی همه حیوانات دارای یک درجه از تکامل و پیشرفت در چرخه حیات نیستند بلکه برخی از آنان از لحاظ درک و آگاهی از پدیده های محیطی و طبیعی کامل تر بوده و احساس قوی تری دارند. یک موجود ریز تک سلولی و یا دارای سلولهای ساده در ابتدای حیات حیوانی هرگز با یک سگ و یا شتر و حیواناتی از این دست برابر نیست. اما تمام حیوانات حتی آنهایی که دارای احساس قوی تری نسبت به سایر هستند دارای چرخه حیات کمتری نسبت به انسان می باشد و در مرتبه ای پایین تر از وی قرار دارد. حیوانات درنتیجه پایان زندگی و تجربه مرگ به حیات والاتر و برتری که آنها را به نوعی کامل تر رهنمون می سازد، سوق داده می شوند. درواقع با وقوع مرگ، حیوانات در جهانهای روحی مربوط به خود برانگیخته می شوند و حتی برخی از آنها در همان طبقات روحی که ارواح انسانی در آن به سر می برند، به ادامه حیات پرداخته و برخی از آنان بنابه درخواست صاحب خویش که در دنیا با هم به سر می بردند، به نزد وی رفته و مجددا در کنار وی خواهد بود. به همین خاطر در جهانهای روحی، برخی از ارواح به اصطلاح بهشتی یا بهتر است بگوییم ارواحی که دیگر نیازی نیست به جهان فیزیکی بیایند و یا در جهان فیزیکی هم بخواهند باشند به عنوان راهنما هستند را همراه با حیوانی می بینید که در دنیا با یکدیگر صمیمی بوده و به یکدیگر عادت داشته و زندگی می کردند.

و اما در رابطه با خلق و خوی حیوانات در جهانهای روحی

طبق روایات دینی باید گفت؛ از آنجا که بهشت مکانی شبیه زمین است و ارواح بهشتی بنا به عادتی که به محیط طبیعی آن داشتند طبعا خیلی مایل می باشند به هنگام تفریح و سرگرمی و تحقیق، همان امکانات و پدیده های دنیایی نیز در مکان جدید زندگی برایشان فراهم شده باشد، به وجود حیوانات، گیاهان، کوهها و دشت ها و ... برای ادامه یک تجربه تکاملی روحی دیگر نیاز دارند. البته حقیقت چیزی دیگری هست و اینکه ارواح نیاز به مادیات ندارند و همه چیز در جهان های دیگر سو و یا روحی بر اساس ادراک و تجربه هست و فرد بعد از مرگ به غذا و شراب و سکس نیازی ندارد ولی احساسات همیشه همراه فرد می باشد احساساتی نظیر عذاب وجدان و یا شادی و ....... نکته مهم این است که تمام حیواناتی که در دنیا با بشر محشور بوده در جهانهای روحی نیز حضور خواهند داشت فقط با این تفاوت که خلق و خوی وحشی گری از حیوانات خطرناک و غیراهلی گرفته شده و جانورانی نظیر شیر و گرگ و ببر و مار و سایر حیوانات وحشی رام و اهلی می شوند و هیچ خطری از جانب آنها نخواهد بود ولی چرا اینگونه هست ؟

این حیوانات پس از مدتی برای طی کردن مراحل تکاملی و تبدیل به موجودی برتر و درنهایت انسان شدن به یکی از کرات مادی مثل زمین هبوط و در نطفه ای تازه شکل گرفته حلول کرده تا یکی دیگر از چرخه های تکاملی حیات را تجربه نمایند.

10 Ways Find Your Spirit Animal | 5 Minute Read

در نهایت پس از مدتی که شاید دها سال یا صدها سال و یا بیشتر از تکامل روحی یک حیوان از موجودی تک سلولی به بالاترین درجه تکاملی حیوانی، مرحله تازه تجربه زندگی روح در یک کالبد انسانی برای آن حیوان شروع می شود. درواقع اولین زندگی انسانی برای والاترین روح حیوانی، تجربه ای توام با خامی و نزدیک به همان زندگی حیوانی خواهد بود. انسانهایی که تازه از مرحله حیوانی به این دوره از حیات پای گذاشته اند، تقریبا هیچ بهره ای از معرفت و شناخت هدف آفرینش و خالق یکتا ندارند و یک زندگی غریزی و حیوانی را برای خویش ترسیم نموده و برای رسیدن به مطامع و خواستهای نفسانی حتی مرتکب قتل نفس و انواع جنایات می شوند. یکی از علل جنگها و کشمکشهای منطقه ای و جهانی در تمامی ادوار تاریخ همین تصادم و تفاوت بینش و دیدگاههای انسانهایی است که در یک طبقه از تکامل روحی قرار ندارند و در جوامع انسانی، ارواحی از درجات اسفل حیوانی تا درجات والای و مقام خلیفه اللهی در یک جهان به سر برده و زندگی می کنند که به همین دلیل است که تاریخ در هیچ دوره ای روی آرامش و صلح واقعی را ندیده و نخواهد دید.

در مورد جمادات و حتی اشیا و گیاهان نیز حرکت به همین گونه هست ...

 

  • مصطفی نظری
۲۱
دی
 

جهان که در حال حاضر آگاهانه با زمین، سنگ ها و آب، گیاهان و حیوانات زندگی می کنیم، 

هوا که نفس می کشیم ، آسمان بالاتر از ما، خورشید، ماه و ستارگان ... .

 اینها همه جهان طبیعی است که همچنین "مواد" یا "فیزیکی" جهان را نام برد.

 بدن فیزیکی ما بخشی از آن است، از جمله چشمان ما، بینی و دهان، مغز ما، حس لمس ما. بنابراین ما می توانیم فقط دیدن، شنیدن، طعم و لمس اشیاء طبیعی، فیزیکی و مادی را لمس کنیم.

 

اما ما می دانیم که یک جهان معنوی وجود دارد ، اما این جهان کجاست؟ 

بعضی ها می گویند: "بالا در آسمان!" یک جواب بسیار سطحی !!!!

با این حال، با وجود بالا رفتن شما در یک جت یا موشک، شما آن را در آنجا پیدا نخواهید کرد. 

ما قبلا ماه را دیدیم و یک روز ما به سیارات و حتی شاید به ستارگان سفر می کنیم؛ با این حال،

 هر کجا که برویم، چیزهایی که می بینیم طبیعی، مادی یا فیزیکی هستند، درست مثل کسانی

 که در اینجا روی زمین هستند.

 

 حقیقت این است که جهان معنوی در اینجا، همه جا، در زیر و بالاتر از ما، هست .

همانطور که جهان طبیعی است. اگر کسی از شما می پرسد که شما در کجای جهان طبیعی هستید،

 حتما این پاسخ را خواهید داد "اینجا!" 

اگر پاسخ شما از جایی که دنیای معنوی است، جواب درست داده شود، درست است.

اما دنیای معنوی در یک منظر کاملا متفاوت از وجود است و از یک نوع متفاوت از ماده به طور کامل 

ساخته شده است. این از ماده، اما از ماده معنوی ساخته شده است. 

بنابراین چشمان ما، که از ماده و فیزیک ساخته شده، نمیتواند آن را ببیند، و دستانمان آن را احساس نمیکنند. ما می توانیم از طریق جامد ترین اجزای آن راه برویم. به همین دلیل، برخی از مردم شک 

دارند که جهان معنوی وجود دارد؛ با این حال، در اینجا، کاملا "واقعی" به عنوان چیزی فیزیکی، حتی 

واقعی تر است. و ما بخشی از آن هستیم، درست همانطور که ما بخشی از جهان طبیعی هستیم.

 جهان معنوی پس از مرگ قابل مشاهده است

هنگامی که یک فرد می میرد، تنها جسم فیزیکی است که می میرد. او از آن خارج می شود و آن را 

دور می کند، زیرا بدن معنوی دیگر آن را زنده نمی کند. 


 

بدن فیزیکی به هدفش رسیده و خدمت خودش را انجام داده ، وقتی فردی می میرد دیگر نیازی به بدن فیزکی خودش ندارد ، همانطور که یک غواص اقیانوس وقتی در ساحل آرامش و امن هست دیگر نیازی به لباس غواصی ندارد. هوشیاری یک فرد مرده به بدن معنوی او منتهی می شود، که همه ما به این تجربه خواهیم رسید  ، دیر یا زود ، که در واقع یک فرد همیشه دارای آن بوده، اما هیچ کدام از ما در زمان زندگی فیریکی در این مورد آگاهی نداشتیم . 

نکته جالب این است که بدن معنوی با زندگی در فضایی فیزیکی سازگار است. ولی بدن فیزیکی در فضای معنوی بعد از مرگ نمی تواند زندگی کند علاوه بر این، مواد معنوی به نظر می رسد به عنوان چهره ای جامد به عنوان چهره های فیزیکی به نظر می رسد. 

در ابتدا پس از مرگ آگاهی از هیچ تغییری وجود ندارد. روح تازه بیدار خود را در بدن بسیار شبیه به بدن سابق خود، با تمام اعضای بدن و بدن کامل: چشم، گوش، دست، پا؛ سیستم خون، دستگاه تنفسی و غیره، اما همه از مواد روحانی ساخته شده و به محرک های روحی پاسخ می دهند. 

وضعیت شخص در حال حاضر معکوس شده است: اشیای طبیعی در حال حاضر نامرئی هستند. 

بدن معنوی از طریق آنها راه می رود، به طوری که اگر آنها وجود نداشته باشند، از آنجایی که این فرد 

اکنون دارای ارگان هایی نیست که بتوانند آنها را ثبت کنند. اما اکنون اندام های حسی را اعمال 

می کنند که آنها را به طور کامل از اشیاء معنوی آگاه می کند. 

ارواح

همه کسانی که بدنهای جسمی خود را رها کرده اند و در دنیای معنوی آگاهانه زندگی می کنند، "روح" نامیده می شوند.این تعریف کلی و عمومی هست از روح در صورتی که کالبد روحی فرمانده یکسان شدن و هماهنگ شدن جهان های  روحی و کالبدهای روحی با هم هستند ، در برخی ادیان و عرفان ها به 

 ارواحی که خوب هستند "فرشتگان" نام نهاده اند ارواح بد را  شیطان  یا "ساتن" می خوانند ، که این تعریف اصلا درست نیست . 

کالبدها و ارواح مانند یک نفس هوا و یا از دود نیستند، جالب این است که هگامی که کالبدها ، بخصوص کالبد روحی ، در دیگر سو با کالبدهای دیگر ملاقات می کنند ، خود را ارواح نمی دانند .

پس مرگ، صرفا شامل انتقال آگاهی از بدن فیزیکی به بدن معنوی است، بعد از آن بدن فیزیکی از بین می رود. شما دیگر نیازی به آن 

نخواهید داشت.

این بدن فیزیکی  می تواند توسط دانشمندان پزشکی مورد آزمایش قرار گیرد یا توسط  جانوران وحشی خورده شود، به خاک سپرده 

شود، سوخته شود و .... شما خودتان هرگز نمی دانید که چه اتفاقی می افتد،و اصلا برایتان مهم هم نخواهد بود که بر سر این بدن فیزیکی چه پیش آمدی اتفاق بیفتد ، فقط و فقط در ابتدای مرگ حس دلتنگی خواهید داشت و آن هم بخاطر عادتی هست که به بدن خود داشته اید و در مدت سالیان دراز مثل خانه ای برای شما شده .
هنگامی که می میریم، هیچ گونه سفری انجام نمی دهیم؛ فقط و فقط  از قلمرو طبیعی به قلمرو معنوی حرکت می کنیم . 

روند مرگ بسیار صاف و آسان است، و محیط جدید بسیار نزدیک  و عالی و زیبا هست ،  دقیقا مثل اینکه خواب هستیم و بسیاری از 

مردم هنگامی که از خواب بیدار می شوند، متوجه نیستند که چه اتفاقی برای آنها افتاده است. 

در حالیکه ما در دنیای طبیعی هستیم، بدن معنوی ما همانطور که "خواب" است. در موارد خاص، با این حال، می توان آن را بیدار کرد، به ما اجازه می دهد تا نگاهی به زندگی از فراتر از. ابراهیم، ​​گیدئون و چند شخصیت دیگر در کتاب مقدس، ملاقات و گفتگو با فرشتگان مانند مردم است. خادم الیشا چشمان درونی خود را در داتان باز کرد و اسب ها و ارابه های آتش را در دنیای روحانی دید. (پادشاهان II 6:17.) در کوه تبدیل، پیتر، جیمز و جان، موسی و الیا را صدها سال پس از این مرد "مرگ" دیدند. امانوئل سوئد بورگ از این هدیه به میزان قابل توجهی لذت برد: برای نزدیک به سی سال او آگاه بود، گاهی اوقات در جهان طبیعی، گاهی اوقات در جهان معنوی و گاهی اوقات در هر دو به طور همزمان.
همه انسانها برای همیشه زندگی می کنند هرکسی که از زمان خلقت متولد شده است هنوز در دنیا زندگی می کند و سپس در جهان های روحی .
 هر کس که در جهان معنوی در اصل از نژاد بشر، بر روی این زمین و یا برخی از زمین های دیگر در جهان مادی آمده است. مرگ تنها دروازه زندگی ابدی است. هیچ فرشته ای به عنوان یک فرشته ایجاد نشد و هیچ "فرشته های افتاده" در جهنم وجود ندارد.

فرشتگان بال ندارند، ولی خیلی ها اعتقاد دارند که فرشته ها بسیار زیبا هستند و دارای بالهایی مثل پرندگانند ولی این فقط اعتقاد هست در همه کتاب های مقدس و روایات از فرشته ها صحبت شده که می توانند پرواز کنند ولی آیا در جهان های معنوی هم پرواز با بال هست ؟؟

 اما به هر حال این موضوع کاملا بی معنی است! 

می دانید که انسان ها هم می توانند فرشته شوند و یا شیطان ، می توانند اساتید درونی و روحی شوند وقتی که رستگاری در جسم فیزکی و طبیعی را تجربه کردند  دقت کنید بسیاری از فرشتگان و شیاطین فقط "مردم" هستند، انسان های عادی، مثل شما و من. 

کتاب دقت کرده اید به نمادهایی که از باستان به دید ما و برای ما به ارث گذاشته شده ؟

برخی از این تصاویر و نمادها به نظر مقدس می آیند مثلا  موجودات با چهار چهره و کج و حیوان صورت و انسان بدن مثل شیر ، گاو و ... ؛ چهره های کامپوزیت مانند ترکیب یک انسان، شیر و عقاب و غیره.

 

  جالب این است که  هنرمندان نیز در آثار هنریشان نمادهای را نشان می دهند، . 

اما این شخصیت های نمادین فرشته نیستند!و حتی شیطان هم نیستند .آیا اینان در گذشته های دور در میان انسان ها زندگی می کردند؟؟؟؟؟؟؟؟

 

 

 تحقیق و ترجمه :
مصطفی نظری 
 
 
 

جهت آموزش آسترولوژی و چگونگی خوانش چارت و  همچنین تفسیر چارت شخصی تولد همراه با توضیحات کامل و همچنین آموزش 
کار با شاغول 
کار با علم اعداد 
علم حروف 
سیستم های ارتعاشی
شمنیسم و ...
شناخت و کار با نمادها 
و ....
با آدرس های زیر در تماس باشید :

E-mail:

Metaphysic16@gmail.com

erfanmeta@gmail.com 

ID Telegram :  @Erfanmetaa

  • مصطفی نظری
۰۱
آذر

با یاد و نام برترین و مقدس ترین نام ...

 

#گروه_علمی_تحقیقاتی_آموزشی_متافیزیک_و_علوم_روحی_عرفان_متا  در طی بیشتر

 از دو دهه و نیم فعالیت خود همواره کوشیده که بهترین سیستم آموزشی و  همواره حقایق 

ماورایی و متافیزیکی را به همراه راستی و دوری از خرافات را داشته باشد تا مردم را به آگاهی و 

خرد برساند ...

شوربختانه در این میان افراد ناآگاه و انسان های بی اطلاع و بسیار نادان سد ما شدند و با حیله و 

فریب خیلی اتفاقات ناخواسته را برای ما فراهم کردند ولی ما با قدرت بیشتر و با اتکا به پشتیبانی 

الهی حرکت کردیم و باز نایستادیم ولی خب زخم هایی هم خوردیم که اعتمادمان به خیلی ها از 

بین رفت و یاوران عزیزی که همواره در کنار من بودند ، که مراتب قدرانی و سپاس و خضوع خود را 

به این عزیزان اعلام می کنم ...

 

در هر حال در این دو دهه و نیم مسایل و مشکلات زیادی را پشت سر گذاشتیم ، از قدرنشناسی ها و بی معرفتی ها و ناآگاهی ها و ... و خوبی هایی را هم تجربه کردیم ، انسان هایی که همواره بودند و هستند و قدرشناسی ها ، ولی در این وانفسا خوبی ها کمتر بوده ولی من قدرتمند تر شدم ...

سه مرتبه وبلاگ را فیلتر کردند و چقدر سنگ اندازی ، ولی ایمان و تفکر راستین ما را نگه داشته و خواهد داشت ...

این وبلاگ قبلا به نام erfanmeta.blog.ir  فعال بود ولی به دلیل واهی که خود منم اطلاع ندارم 

فیلتر شد ، و الان به نام erfanmetaa.blog.ir  فعالیتش را از سر خواهد گرفت ...

باید بگم که گروه عرفان متا همواره در راستای اشاعه فرهنگ و ادب و هنر پارسی و ایرانی

 کوشیده و همیشه و در هر حالی ارادت خود را به بزرگان ادب و فرهنگ و هنر نشان داده ایم و 

کوشیده ایم که به نحو احسن در کانال#عرفان_متا از این بزرگان یادی کرده باشیم ...

در خاتمه این مقدمه باید عرض کنم

برای دانستن جواب های سوالات بالا به وبلاگ های دیگر  علوم روحی عرفان متا مراجعه کنید تا به 

پاسخی عالی و سرشار از لذت برسید...

 

👇👇👇

 

   wWw.Erfanmeta.blogfa.com         🌾🌾🌾 

 

  wWw.Erfanmeta.blogspot.com          ☘️☘️☘️

 

همچنین ما را در کانال تلگرام 

#گروه_علمی_تحقیقاتی_آموزشی_متافیزیک_و_علوم_روحی_عرفان_متا دنبال کنید ...
 

👇👇👇👇👇👇

 

https://t.me/Erfanmeta

 

 

 

 

 

  • مصطفی نظری